وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
تویاما
برای شرکت در کنفرانس ملی انجمن معماری ژاپن ، به اتفاق چند تن از اساتید و مجموعه دانشجویان گروه مهندسی سازه دانشگاه به شهر تویاما رفتیم . این انجمن که به اختصار AIJ نامیده می شود ( Architectural Institute of Japan: 日本建築学会) سالانه یکبار، کنفرانس ملی معماری را در یکی از دانشگاهها برگزار می کند که کنفرانس امسال در دانشگاه تویاما (Toyama University) برگزار شد. این انجمن در حال حاضر سی وشش هزار عضو در ژاپن دارد و یکصد و شش سال عمر و قدمت تشکیل آن است. پیش از برگزاری نشست سالانه(Anual) ، نشست های منطقه ای مابین دانشگاههای استانهای مجاور برگزار می شود، و پس از بررسی اولیه مقالات در نشست های منطقه ای ، نشست نهایی در کنفرانس سالانه صورت می گیرد.(برای مثال، دانشگاههای واقع در شهرهای کیوتو، اُوساکا و کوبه ، دانشگاههای واقع در منطقه Kinki گفته شده و این دانشگاهها پیش از شرکت در کنفرانس سالانه ، باید یک کنفرانس Kinki برگزار کرده و نتایج تحقیقات خود را پیش از AIJ در Kinki با هم بررسی کنند. لذا هر دانشجو فایل پاورپوینت پرزنتۀ خود را پیش از ارایه در نشست سالانه ، بارها در دانشگاه خود و سپس در نشست های منطقه ای ارایه کرده و به بحث مسلط شده است )
توضیح دیگراینکه، رشته مهندسی سازه در ژاپن - بر خلاف دانشگاههای آمریکا- زیرمجموعه رشته «معماری» است و در مجموعه دانشکده عمران، قرار نمی گیرد. دلیل این امر، نگاهی است که می خواهد کلیه مباحث مرتبط با «ساختمان» را در یک دانشکده ببیند و نمی خواهد گسستگی ما بین بحث طراحی سازه و بحث معماری ساختمان وجود داشته باشد( در این موضوع البته ایران نیز همچون آمریکاست و رشته مهندسی سازه در مجموعه دانشکده عمران است و ارتباطی با رشته معماری ندارد).
شرکت در این کنفرانس فرصتی را فراهم کرد تا بتوانم منطقه ساحل غربی ژاپن را ببینم و بدین جهت خوب است تا مروری بر بخشی از یادداشتهایی که در طول این سفر تنظیم شد داشته باشیم (۱):
۱- شهر تویاما همچنان که گفته شد در نزدیکی ساحل غربی ژاپن و در مجاورت Japan Sea واقع شده است. در ساحل غربی شهر مهمی که شناخته شده و نام آشناتر است ، شهر کانازاوا (Kanazawa 金沢 ) است (کانازاوا در زبان ژاپنی به معنی رودخانه طلاست). عمده تصور ذهنی افراد از ساحل غربی ، همین شهر کانازاوا است . لذا "تویاما" نام کمتر شناخته ای است . (همچون آمریکا ) عمده تمرکز مراکز مهم جمعیتی ژاپن در مناطق پیرامون ساحل شرقی است . تمدن کهن ژاپن ریشه در شهر های کیوتو و نارا داشته (کیوتو تا قبل از امپراطوری میجی به مدت هزار سال پایتخت بوده) و تمدن جدید ژاپن ریشه در توکیو و اُوساکا دارد. همه اینها در وجه شرقی کشور واقع شده اند. اساساً کلمه کیوتو به معنی «پایتخت شرقی» است و کلمه توکیو به معنی «شرق پایتخت» است. ( در ایران ما البته چنین نبوده و در برهه های زمانی مختلف ، مناطق مختلفی از کشور محور بوده اند ؛ زمانی شوش ، زمانی فارس ، زمانی اصفهان ، زمانی خراسان و زمانی تبریز و ... ). با این اوصاف پیش فرض ذهنی ام این بود که به شهر خیلی کوچکی می رویم .
۲- جمعیت تویاما را در اینترنت چک کردم . در ویکیپدیا نوشته بود حدود ۴۰۰هزار نفر . معنی نام شهر را هم از دوستان ژاپنی پرسیدم. «یاما 山 » که به معنی "کوه" است و کلمه ای است که در ترکیب بسیاری از اسامی ژاپنی وجود دارد و به نحوی نشانه ای است از توجه (و علاقه ) باستانی مردم ژاپن به کوه . اما « تویاما 富山 » به معنی محدود شده به کوه است ( Limited to the mountain ) .
۳- ساعت ۴۰/۹ از اُوساکا ( ایستگاه اُومِدا : 梅田駅 ) حرکت کردیم . قطار پس از حدود سه ساعت عبور از مناطق کشاورزی و برنج کاری، در ساعت ۲۰/۱۲ به کانازاوا رسید و در میدان مرکزی شهر کانازاوا توقف کرد. میدانی بزرگ و زیبا که یک ساختمان شیشه ای با معماری قابل توجه در آن به نظر می رسید. پس از چند دقیقه توقف ، قطار به سمت تویاما حرکت کرد و ساعت ۱۳ در ایستگاه مرکزی تویاما پیاده شدیم . یعنی در جمع شد سه ساعت و بیست دقیقه . اگر اضافه کنیم فاصله اوساکا تا کوبه را هم به این عدد (۲۲ دقیقه) ،سرجمع می شود سه ساعت و چهل و دو دقیقه . این عدد همیشه برایم سوال بود. چون ژاپن کشوری است کشیده و طولی ، که مسیر شمال به جنوب آن مسیری بسیار طولانی و طی آن دشوار است . اما برای رسیدن از ساحل شرقی به ساحل غربی ( مثلا از کوبه به تویاما ) با قطار سریع ( که Tundebird نام داشت )، حدود چهار ساعت زمان کافی است. حدود چهار ساعت زمان برای طی عرض ژاپن ، در حالی که برای طی طول کشور موضوع کاملا متفاوت است و ساعتها زمان نیاز است.
۴- نمی شود در ژاپن سفر کرد و سیستم حمل و نقل ریلی گسترده، منظم و دقیق را در این کشور نستود و مدیران چند دهۀ گذشته این کشور سنتی را تحسین نکرد. مدیران و برنامه ریزان استراتژیکِ سالها پیش، چه افقی را می دیده اند و چطور فکر می کرده اند که چنین شبکه حمل و نقلی را پیش بینی ، طراحی و اجرا کرده اند؟ چگونه مدیران دهه های گذشته توانستند اینهمه زمین در دل شهر ها ( و در نقاط ارزشمند هر شهر) را ، «مخصوصِ ایستگاه» نگه داشته و اجازه ساخت و ساز دیگری نداده اند؟ چطور توانسته اند «ایستگاه مرکزی» هرشهر را، محل تجمیع خطوط مختلف قطارهای مختلف کنند؟ و اساساً مدیریتِ اجرا، چنین بودجۀ هنگفتی را برای اجرای شبکه ریلی از کجا تامین کرده است ؟ این چهار سوال همیشه همراه توست در سفرها و جابجایی ها . (۲) اینها کارهایی است که بسیاری از کشورهای دنیا موفق به انجام آن نشده اند.
شبکه حمل و نقل ، هم بین شهری و هم در داخل شهر ها، به نحوی است که برای چنین سفری واقعاً هیچ نیازی به استفاده از اتومبیل شخصی نیست . یکی از اساتید دانشگاه ما برای شرکت در کنفرانس با ماشین شخصی اش آمده بود ؛ وقتی که عنوان کرد همه تعجب کردند که چرا ؟!! چطور همچین کاری کردی ؟(!) . لذا این عدد چهار ساعتی که ذکر شد ( جهت طی عرض ژاپن ) با استفاده از قطار سریع است ( و البته نه قطار شین کانسن ). (۳) تمیزی قطار ، احترام گذاری پرسنل قطار ، اعلام مرتب و مداوم ساعت و دقیقه ای که قطار قرار است از شهرهای مسیر بگذرد و ... از دیگر مواردی است که به نظر می آید و تحسین برانگیز است . در کنار ذکر محاسن سیستم ، باید به این عیب نیز اشاره شود که در کل، این سیستم حمل و نقل ( در مقایسه با حمل و نقل بسیاری از کشورها ) بسیار گران است.
۵- در طول این مسیر از مجاورت روستاها و مناطق کشاورزی زیادی ( که عمدتاً هم برنج کاری بودند) عبور کردیم . قابل مشاهده است که با توجه به زلزله خیز بودن کشور و همچنین پیشرفته بودن آن ، منازل روستایی به شکلی سامان دهی و هدایت شده اجرا می شوند. اما چیزی که واضح است اینکه در روستا ها نوعاً هم ساختمانهای با ظاهر و معماری سنتی دیده می شود و هم ساختمانهای دو سه طبقه با شکل و ظاهر آپارتمانی جدید . داشتم فکر می کردم که آیا در کشورمان مطالعه ای در باب نحوه مدیریت و سامان دهی منازل روستایی ژاپن انجام شده یا نه ؟ در کشور ما از تجارب علمی ژاپنی ها در موضوع زلزله در حوزه های مرتبط با مسائل شهری استفاده های زیادی شده اما برداشتم این است که مطالعه در باب نوع خانه سازی مناطق روستایی ژاپنی نیز برای مهندسین عمران ما جالب توجه خواهد بود . پژوهشی در خصوص نحوه و تاریخچه مقاوم سازی بافت های روستایی ژاپن و تیپ خانه سازی های روستایی می تواند برای کشور ما ، مدیران و مهندسین مفید واقع شود.
۶- قطار در ایستگاه مرکزی شهر متوقف می شود. از ایستگاه که خارج می شویم منظره با انتظاری که داشتم قدری متفاوت است . میدانی نسبتا بزرگ با ساختمانهایی مرتفع در پیرامون آن . قرار می شود همگی مستقیما به سمت دانشگاه تویاما برویم . به ایستگاه اتوبوس مربوطه می رویم . از مرکز شهر تا دانشگاه که در بخش غربی شهر واقع است با ۲۳۰ین باید رفت . مسافتی که زیاد نیست اما باز این گران بودن حمل و نقل شهری را به تو یادآوری می کند .
اولین چیزی که در حرکت در شهر توجه ترا به خود جلب می کند وجود قطارهای تراموا در خیابانهاست . اولین باری بود که چنین قطاری را در یک شهر می بینم. این سیستم حمل و نقل را شنیده بودم که الان فقط در هیروشیماست که استفاده می شود. جوری احساس قدیمی بودن به تو دست می دهد در دیدن تراموا ! انگار وجود یک موجود آنتیک است در ساختار و بدنه شهر .
۷- کمی که گذشت و بعد از چند بار رفت و آمد متوجه شدیم که این سیستم را که بعد جنگ جهانی دوم در خیابانهای شهر ایجاد کرده اند ، حفظ کرده اند و لذا علاوه بر این واگنهای قدیمی و آنتیک ، واگن های مدرن و شیک هم در خط رفت و آمد می کند.
۸- دومین چیزی که در تویاما توجه را به خود جلب می کند شهرسازی نسبتاً متفاوت آن با شهرهای ژاپنی است . خیابانهای عریض ، فاصلۀ زیاد ساختمانهای مرتفع و کلاً حال و هوای شهر، احساس یک شهر غربی(و بیشتر آمریکایی) را برای بیننده به همراه دارد. در واقع شهر خیلی غربی طراحی شده که این تراموای وسط خیابان هم ترا می برد به سه دهه قبل!
۹- سومین نکته عجیب ، «تعدد» ساختمانهای مرتفع و بلندمرتبه در شهر است . در واقع انتظار وجود بلندمرتبه سازی در شهر تا این حد اصلاً وجود نداشت . شهر زنده ، شهر پویا ، شهری است که عصر که در خیابانهایش قدم بزنی ، زندگی و پویایی را در آن حس می کنی . تویاما یک شهر زنده است با ظاهر و طراحی غربی ( آمریکایی) که پیش از ورود اصلا چنین تصوری نداشتم. ( خصوصاً به دلیل تقسیم بندی ذهنی و پیش داوری که در خصوص بحث سابقه تمرکز تمدن در ساحل شرقی داشتم )
۱۰ - در یکی از مسیرها ناچار شدیم تاکسی بگیریم . با این سیستم حمل و نقل گران ، تاکسی سوار شدن مثل انجام یک کار نادر است ! ( ورودی تاکسی ۷۰۰ ین بود، که ۳۰ ین هم گرانتر از اوساکا و کوبه است ) . راننده تاکسی پرسید: اهل کجایید؟ گفتیم ایران. گفت: آها ایرانی ها باهوشند . با دست به سرش اشاره می کرد که : آتاما گا ای دِس نِه 頭がいいですね (یعنی که: کلشون خوب کار می کنه !!) . گفت :شما با عراق جنگ داشته اید. (!) گفتیم آری. گفت: الان آمریکا در عراق است. تایید کردیم. گفت: ولی آمریکا به شما حمله نمی کنه، ...چون شما کلتون خوب کار می کنه (!) . دوباره با دست به سرش اشاره می کرد که : آتاما گا ای دس نه کارا (!!) .صحبت از جنگ که شد بحث رسید به جنگ دوم جهانی . گفت : در جریان جنگ جهانی اینجا کلاً نابود شده بود (با دست به خیابانها اشاره می کرد). هواپیماهای آمریکایی همه جا را کوبیدند. همه اینجاها که می بینید دوباره ساخته شده . با خود گفتم که شاید رمز وجود تراموا و شهرسازی غربی تویاما، همین بازسازی و دوباره سازی شهر است که فارغ از محدودیت های پوستۀ قدیمی شهر انجام شده است . چون همین سیستم حمل و نقل (تراموا) در هیروشیما نیز وجود دارد. با این دید که به شهر نگاه کنی احساس می کنی که بوی جنگ را هنوز می شنوی . این ظاهر زیبا و این خیابانهای عریض، بعد از حرف راننده برای تو، خراب شدن و بعد بازسازی را یادآوری می کند . با خود فکر می کردم که جنگی انجام شده و تمام شده و شش هفت دهه گذشته و هنوز بوی آن به مشام می رسد . هنوز می بینی پیرمرد راننده تاکسی از آن جنگ و بمب ها حرف می زند. این اتفاقات این سالهای عراق و افغانستان کی از ذهن ها و روح ها پاک می شود؟ اصلاً پاک می شود ؟ کی خیابانها و شهرهای قندهار و هرات و بغداد سامان می گیرد ؟ رنگ آرامشی خواهند دید آیا ؟ طعم تحصیل در آرامش را بچه های آن دو دیار آیا خواهند چشید ؟ و اساسا این مفهوم بازسازی بعد از جنگ اتفاق خواهد افتاد؟...
۱۱- دانشگاه تویاما خیلی از مرکز شهر دور نیست (در قسمت غربی شهر واقع شده ) . وارد که می شوی سایه درختان بلند ، قدمت نسبی دانشگاه را نشان می دهد. قد درختان می گوید که دانشگاه باید بیش از پنج ، شش دهه عمر داشته باشد . تابلوی ورودی دانشگاه نوشته ۱۹۴۹ . ورود دانشگاه در چنین شهر کوچکی بیش از شش دهه است که عمر و ریشه دارد. فکر می کردم که گاهی چقدر کم صبریم و عجله داریم . عمر قدیمی ترین دانشگاه ایران ، دانشگاه تهران به ۷۰ سال پیش بازمی گردد. حال آنکه عمده دانشگاههای ژاپنی عمری بیش از صد سال دارند . این دانشگاهها البته با یک تاخیر زمان حدوداً پنج شش دهه ای نسبت به دانشگاههای آمریکایی ایجاد شده اند . رشد و توسعه اتفاقی ناگهانی نیست و علاوه بر ابزار لازم، در برخی حوزه ها گویا زمان نیز می طلبد . (منظور از عمر دانشگاه در اینجا، مباحث مرتبط با علوم نوین و تکنولوژی است وگرنه بدیهی است که قدمت علم در یک کشور را نمی توان تابع یک به یک با قدمت عمر دانشگاه دانست)
۱۲- سالن کنفرانس را پیدا می کنیم و برای شنیدن سخنرانی های مرتبط با بحث سازه به آنجا می رویم . هشت هزار نفر در کنفرانس شرکت کرده اند و سخنرانی ها در سالن های متعدد در حال برگزاری است . سالن ما به مباحث مرتبط با سازه فولادی اختصاص دارد . وارد که می شوی مطابق معمول سکوت سنگین حاکم بر سالن، چهره های جدی ، و آرامش کلی همچون همیشه جلب توجه می کند. با این حال و هوای ارائه مقالات دیگر تقریباً آشنا شده ایم . بحث ها و تحقیقات در این حوزه عمدتاً بر جزیی ترین مسایل مرتبط با سازه متمرکز است . هر محقق برای ارایه ( پرزنته) کار خودش تنها پنج دقیقه وقت دارد. پنج دقیقه برای صحبت در مورد مباحث جزیی و تخصصی ، زمان کمی است. از مجموعه آزمایشگاه ما ۲۴ دانشجو همراه با استاد در کنفرانس شرکت کرده اند. استاد می گفت که فقط حدود چهار ساعت زمان، صَرف پر کردن فرم های مربوط به امور مالی-اداری دانشگاه کرده ام تا بتوانم این مجموعه را همراه خود بیاورم.
در فضای باز ما بین ساختمانهایی که کنفرانس در آن برگزار می شود نمایشگاه کوچکی نیز در حال برگزاری است. ابعاد نمایشگاه، متناسب با بزرگی کنفرانس نیست ؛ لیکن مساله جالب توجه اینکه غرفه های نمایشگاه فقط به یک موضوع اختصاص دارد. تنها شرکت هایی که در زمینه تکنولوژی Base Isolation (جداساز لرزه ای) و بادبندهای دمپری(۴) فعالیت می کنند در این نمایشگاه حضور دارند. جداساز لرزه ای تکنولوژی نسبتاً جدیدی در صنعت ساختمان محسوب می شود ؛ در این سیستم ساختمان مستقیماً به زمین متصل نمی شود و جداسازها(به عنوان واسطه) مابین ساختمان و فونداسیون قرار می گیرند و باعث می شوند که در هنگام زلزله، بخش عمده ای از لرزه ها و تکانهای زمین، به ساختمان منتقل نشود. این جداسازها تا چند سال پیش ، بیشتر از جنس لاستیک فشرده بودند، لیکن در حال حاضر طرح هایی وجود دارد که ساختمان بر روی ریل هایی قرار می گیرد که در زمان زلزله ، ساختمان امکان لغزش و جابجا شدن در این ریل ها را دارا باشد. ایده ریل واقعاً ایده تحسین برانگیزی است و البته گمان من این بود که تا امروز ساختمانهای محدودی با این روش اجرا شده باشند ؛ اما تصاویر ساختمانهای متعددی که در نقاط مختلف کشور اجرا شده ، اشتباه بودن این تصور مرا بیان می کرد.(۵)
تصویری از نمونه اولیه جداساز لرزه ای که بین ساختمان و پی قرار می گیرند. این نوع جداساز تلفیقی است از ورقه های لاستیک فشرده و ورقه های فولاد که به صورت صفحه صفحه روی هم قرار گرفته اند.
همچون کشورهای دیگر، شرکتهای متعددی در ژاپن در زمینه معماری و سازه فعالیت می کنند اما نمی دانم چرا تنها شرکتهای مربوط به تکنولوژی جداساز و بادبند دمپری در این کنفرانس شرکت داده شده اند؟ شاید به خاطر جلوگیری از بزرگ شدن ابعاد و حجم نمایشگاه ترجیح داده اند که صرفاً به موضوع تکنولوژی های نوین پرداخته شود که در این بحثِ تکنولوژی های نوین ، بادبندهای دمپری و جداسازهای لرزه ای مورد عنایت ویژه محققین قرار دارد.
ساختار مهاربند دمپری
۱۳- روز آخر بازدیدی داریم از تویاما کاستل Toyama Castle؛( 富山城 Toyama-jō) که نمونه تمام عیاری است از معماری سنتی ژاپنی . بنایی مشابه سایر کاخ های محل اسکان حکمرانان ژاپن باستان. تاریخ احداث اولیه بنا ۱۵۴۳ ذکر شده ؛ ولی طی دوره های مختلف بازسازی شده است. در جریان جنگ دوم جهانی این بنا هم همچون سایر قسمت های شهر ویران می شود اما بعد از جنگ دوم در سال ۱۹۵۴ با حفظ تمام مولفه های معماری سنتی ، بازسازی می شود . بسیار مشابه اوساکا کاستل ( Osaka Castle) است، اما در مقام مقایسه نمونه بسیار بسیار کوچکتری محسوب می شود. ساختمان کاخ بر روی یک مجموعه از سنگهای لاشه درشت که شکلی شبیه هرم ناقص را ایجاد کرده اند ، بنا شده است. این مجموعه در دل یک برکۀ آب نسبتاً بزرگ واقع شده که تداعی کننده همان علاقه باستانی معماران این کشور به انتقال حس حضور در میان طبیعت است .
برای کسانی که در علاقمندی های ذهنی شان دیدار بناهای سنتی و مدرن در کنار یکدیگر شورانگیز است ، این تویاما کاستل هم نمونه ای از این دست محسوب می شود که در میان یک شهرسازی کاملاً غربی ، مدیریت شهری با سلیقه ، توانسته یک اثر معماری سنتی را جا داده ، حفظ کرده و حتی به آن جلوه ای دیگر ببخشد . نمونۀ این دست تلفیق بناهای سنتی با شهرسازی و معماری مدرن را مکرر می توان در ژاپن دید . نکته جالب اینجاست که در فضای پیاده رو پیرامون این کاستل ، یک طراحی کاملا مدرن صورت گرفته ،و چند نمونه مجسمه و احجامی قرار داده شده که همه در رده آثار هنر مدرن طبقه بندی می شوند اما تو صدای جیغ را در این ترکیب نمی شنوی بلکه ، این کنار هم قرار گیری به نحوی است که احساس خوبی در بیننده ایجاد می کند . فکر شدگی در کار و در طراحی کاملاً محسوس است . چقدر لذت بخش است دیدن هنر سنتی و هنر مدرن یک کشور در کنار یکدیگر . احساس نمُردن و نفس کشیدن هنر سنتی ، احساس شورانگیزی است حتی در کشوری که کشور تو نیست... و بازهم همان سوالات همیشگی در تو تکرار می شود که چرا شکل غالب معماری، در فضای کشورهای اسلامی در بخارا و اصفهان و قونیه با ترکیباتی از انحنا و گنبد توام شده، در امپراطوری چین بزرگ و ژاپن و شرق دور با ترکیباتی از مثلث و گوشه های تیز ... در غرب و اروپا با مولفه هایی دیگر و ... و اساساً در هر بخشی از این خاک چه چیزی در روح ها غالب می شده که جلوه و تمثیلش اینقدر در شکل ها و معماری ها متفاوت و متکسر جلوه گر می شده است ؟ ....
۱۴- قبل از بازگشت مروری بر دیده ها و یادداشت های این سفر دارم . با خود فکر می کنم مهمترین دستاورد این سفر چه بود ؟ و مهمترین احساس من از حضور در فضای این شهر چیست ؟ می بینم همان احساس تعجب در زمان ورود به شهر، شاید بیشترین یافتۀ این سفر است . اینکه به گوشت و پوست حس می کنی که جریان توسعه در ژاپن به قدری متوازن حرکت کرده و آهنگ این حرکت چنان بوده که تو همان تصاویری را که در توکیو می بینی همان تصاویر را در شهر های کوچک و حاشیه ای هم می بینی . همان دقت های شهرسازی که در توکیو و اوساکا هست ، در حاشیه ای ترین بخشهای کشور هم وجود دارد . تاکسی و شمایل راننده اش و تمیزی اش، اینجا هم همان است که در گران ترین قسمت پایتخت سوار می شوی . یک شب شام را مهمان مدیران کارخانه فولاد سومی تومو بودیم . رستوران همان رستوران است که در مراکز تجاری مهم اوساکا می بینی . بی هیچ فرقی و بی هیچ کم و کاستی . همان میزان توجه که به تردد معلول در دیگر شهرها شده اینجا هم هست. این موضوع البته در برخی از کشورهای اروپایی نیز اتفاق افتاده ؛ اما فرقش در اینجاست که تو در اینجا هنوز بوی باروت و سوختگی های جنگ دوم جهانی را می شنوی و از زمین هایی عبور می کنی که تا همین صد سال پیش فقط و فقط کشاورزی بوده اند و برنج کاری . جریان توسعه را در سرزمینی می بینی که از خاکسترهای جنگ به مدد پول نفت یا ثروت مستعمره ها برنخاسته .... بلکه رمز برخواستن از خاک و خاکسترش چیز دیگری بوده. رمزی که گویی دیگر امروز کارگر نیست و بوی افول را می توان به راحتی استشمام کرد. افول تمدنی که همچون ققنوس از خاکسترهای خود برخاست، در آسمانها اوج گرفت و امروز با نگرانی و حسرت، فاصله گرفتن از رونق اقتصادی دو دهه قبل خود را می نگرد ... (۶)
۱- این یادداشتها در قطار مسیر برگشت تویاما به اوساکا تنظیم شد. مجال چهار پنج ساعت مورد اشاره، فرصتی شد برای منظم کردن یادداشتهای سفر و ثبت آنچه که در این چند روز رفت و گذشت. ۲- توضیح کوتاهی در باب سوال سوم اینکه مسئله "تجمیع خطوط قطار در یک نقطه شهر" کاری بسیار دشوار است و نیازمند هماهنگی بسیار مابین دستگاهای مختلف اجرایی است. اینکه در یک نقطه شهر بتوانیم خطوط مترو و قطارهای روزمینی را بهم برسانیم باعث می شود تا که شهروند برای عوض کردن خط ، نیازمند پیمودن مسافت زیاد نباشد. این موضوع برای سایر نقاط کلیدی شهرها نیز صادق است . یعنی برای مثال ، ایستگاه مترو باید در داخل مجموعه فضای فرودگاه باشد و مسافر بعد از بیرون آمدن از قطار با طی مسافت متعارف به سالن های فرودگاه برسد.این بحث البته در حرف آسان به نظر می رسد. ۳- شین کانسن نام قطار فوق سریع ژاپنی است . در باب این بحث، خبر جالبی که هفته گذشته در رسانه های ژاپن مطرح شد، خبر آمدن آرنولد شوارتزینگر ( بازیگر معروف و سابق سینما ) و فرماندار فعلی کالیفرنیا به ژاپن است . آرنولد آمده بود که در مورد «خرید قطار پرسرعت» برای کالیفرنیا تحقیق کند . قرار است برای ایالت کالیفرنیا پروژه قطار سریع اجرا شود و لذا جناب آرنولد طی یک سفر دوره ای به چند کشور دارنده تکنولوژی قطار پرسرعت، از خطوط حمل و نقل این کشورها دیدن خواهد کرد و سپس تصمیم خواهد گرفت که تکنولوژی قطار کالیفرنیا از چه کشوری خریداری شود(!!؟). در اخبار گفته شد که نخست وزیر ژاپن در طی مذاکرات از آرنولد خواسته است که: " در مورد خط شین کانسن ژاپن ، مسئلۀ «امنیت» این خط را لحاظ کند؛ چرا که این خط در طی چهار دهه گذشته سانحه منجر به مرگ نداشته است و مهمتر از بحث سرعت ، «امنیت شین کانسن» بسیار قابل توجه است. " ۴- کلمه "بادبند" ترجمه صحیحی برای کلمه Bracing نیست و بهتر است از واژه "مهاربند" استفاده شود. بکارگیری بادبند در متن فوق به جهت تقریب به ذهن نمودن موضوع بوده است . ۵- ساختمانهای با تکنولوژی جداساز لرزه ای Base Isolation از سال ۱۹۸۵ در حال ساخت است . یعنی حدودا از ۲۴ سال پیش . اما طبق آمار طی سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۴ سالانه ۱۰ ساختمان با این سیستم در ژاپن ساخته می شده است . پس از زلزله سال ۱۹۹۵ کوبه و مشاهده عملکرد بسیار خوب جداسازها در هنگام زلزله ، رشد جهشی در کاربرد این تکنولوژی ایجاد شده و این عدد به ۱۵۰ ساختمان در سال افزایش می یابد . هم اکنون سالانه بیش از ۲۰۰۰ ساختمان Base Isolation در ژاپن ساخته می شود . نکته ای که باعث علاقه برخی محققین به این بحث شده ، انواع جدیدی از جداسازهاست که در حال ابداع است . جای این سوال جدی هست که چرا به رغم وجود امکانات و اساتید متخصص ، در ایران هنوز ساختمانی با این سیستم فونداسیون احداث نشده است ... ؟ ۶- حدود دو ماه پیش مراکز مطالعات اقتصاد جهانی و رسانه ها اعلام کردند که برای اولین بار پس از سالها ، ژاپن مقام اقتصاد دوم جهان را از دست داده و به رتبه اقتصاد سوم دنیا نزول کرده است . موضوعی که مدتهاست محور نگرانی های دولتمردان این کشور بوده و عمده سخنرانی های اخیر «نائوتو کان» نخست وزیر جدید را نیز به خود اختصاص می دهد.
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |