وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
بزرگترین مسجد آمریکا (1)
دترویت در ایالت میشیگان ، شهر اتومبیل آمریکا نام داشته و کارخانه های فورد ، جنرال موتورز ، و کرایسلر در این شهر واقع است. در مجاورت بخش غربی شهر دترویت و در منطقه دیربورن (Dearborn) تعداد زیادی از مسلمانان آمریکا زندگی می کنند. مساجد متعددی در این منطقه هستند . همچنین مراکز اسلامی متعدد و متطوّر. در خصوص این مراکز و موقعیت قرارگیری آنها در آینده بیشتر خواهم نوشت . اما در اولین دیدار از منطقه ، چیزی که جالب بود اینکه بزرگترین مسجد آمریکا در دیربورن است و متعلق به شیعیان است. با نام Islamic Center of America . در مورد این مسجد هم بعدها بیشتر باید بگوئیم و صحبت کنیم . اما فعلاً شب عید ، یا نزدیک عید، است و موضوع الآن ، عید پایان ماه صیام است. مثل شش سال گذشته در خارج از ایران ، بلاتکلیفیم که چه باید کرد. در ژاپن ، مسجد کوبه هر سال اعلام می کردند که ماه در منطقه مالزی رویت شده ، و لذا عید . اما برخی مراکزِ توکیو چون ماه را ندیده بودند در خود توکیو ، پس فردایش نماز عید بود. برایم سوال بود که اینجا چه خواهد شد. اینجا که کشور، خود اینقدر بزرگ هست که نیاز نباشد که ماهش در کشوری دگر رویت شود. امشب به دیربورن رفته بودم و متوجه شدم که تمام مراکز اسلامی اهل تسنن فردا را عید اعلام کرده اند. مثل مرکز اسلامی لنسینگ (مرکز میشیگان ) که در تصویر پائین قرار داده ام. عمده مراکز شیعی هم پس فردا شنبه را برای نماز عید اعلام کرده اند ، چون ماه دیده نشده . مثل مرکز الزهرا یا زینبیه ، که تقویمـ رمضان زینبه در تصاویر است. از سر شب هوا ابری است و الآن به شدت باران می بارد. امکان دیدار ماه نیست. برایم سوال شد که Islamic Center of America چه خواهد کرد. در تصویر می بینید که این مسجد شیعی ، یک نماز عید ، فردا صبح خواهند خواند ، و یک نماز پس فردا شنبه ، برای آنها که قائل به رویت هلال ماه اند. این را نمی دانم چطور تفسیر کنم برای خودم . موضوع گلایه ی این بلاتکلیفی هفت سال گذشته بحثی مجزاست . موضوع اینکه بزرگترین و مجلل ترین مسجد آمریکا که مسجدی شیعی است و می تواند برای خودش عید را شنبه بگیرد و تمام ، ولی نمی گیرد موضوع ذهنی جدید است . این مسجد هم می تواند، یک روز بخواند. ولی این تصمیم فعلی شان ، آیا همان رویکردی نیست که برخی آنرا عدم جزمیت در موارد اختلاف می دانند ؟ نمی دانم .
پ.ن. امام جماعت اهل لبنان است . البته تحصیلکرده ی قم . سالها ساکن آمریکا.
پ.ن.۲. بخش زیادی از لبنانی ها اینجا مقلد علامه فضل الله هستند. فضل الله پدر .
پ.ن.۳. گاه فکر می کنم حقیقت، تعمداً در هاله ای از ابهام قرار داده شده است ، تا برخی از مسیر جزمیت به دنبالش باشند و برخی از مسیر عدم جزمیت. شاید همان که می گوید "منه آیات محکمات و منه متشابهات". متشابهات "هست" و شاید برای آزمون ما . چون محکمات که محکمات است. امشب در همین فیس بوک می بینم دوست عرب ام که سالها در دانشگاه کوبه با هم بودیم ، باهم شروع کردیم کلاسهای زبان ژاپنی را ، و حوالی هم فارغ التحصیل شدیم ، و چندماهی است به اردن برگشته ، برداشته و در فیس بوکش نوشته :
الحمد لله صليت العيد بدون خربطة:
كنا في اليابان نصلي العيد على المذهب الحنفي بسبب اصرار بعض (البرذرز الباكستانيين)..١١ عيد مرقوا علي باليابان في كل صلاة عيد كنت انا والاغلبية المطلقة اللي في المسجد نخربط في الصلاة والبرذرز كانوا مصرين انهم اغلبية!!! الحمد لله اول صلاة عيد بدون خربطات منذ زمن!
خلاصه اش یعنی که خدا رو شکر که امسال نماز عید رو توی مسجد کوبه نخوندم امروز که مجبور بشم با سنی های مذهب حنفی هم نماز بشم. چی کشیدم که یازده تا نماز رو با این حنفی ها خوندم (!؟) (با احتساب نمازهای عید قربان میگه ) وقتی راجع به حنفی ها اینطور حرف می زنه ، راجع به ما چه گفته و می گوید ...جالبه که رفتم و به سوابق یادداشت ها رجوع کردم. این یادداشتی است که ، احساس من بوده از دیدار او و دیگر برادرها چهار سال پیش در این روز |لینک+| ، و این یادداشت بالا همـ احساسِ اهالیِ خیابانِ جزم . براستی این چنین جزمیت و قطعیتی از کجا حاصل می شود...
یکی از عقل می لافد ، یکی طامات می بافد / بیا کین داوری ها را به پیش داور اندازیم / حافظ
* لطفا این یادداشت را شِیر (همخوان) نکنید.
حرارت و کفِ رویِ فلز گداخته / As for the foam, it vanishes
(The scum disappears like the foam on the bank)
هنگامی که بر فلزاتی که برای به دست آوردن زینت و زیور یا کالا و متاع، آتش بر می افروزند، کفی پُف کرده مانند [کفِ] سیلاب بر می آید؛ این گونه خدا حق و باطل را [به امور محسوس] مَثَل می زند. اما آن کفِ [رویِ فلز گداخته] به حالتی متلاشی شده از میان می رود، و اما آنچه به مردم سود می رساند، در زمین می ماند. خدا مَثَل ها را این گونه بیان می کند
رعد- 17
وَ ممَّا يُوقِدُونَ عَليْهِ في النَّارِ ابْتِغَاءَ حِليَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ الْحَقَّ وَالبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ في الْأَرْضِ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّـهُ الأَمثال ﴿١٧﴾
He sends down from the sky, rain, and valleys flow according to their capacity, and the torrent carries a rising foam. And from that [ore] which they heat in the fire, desiring adornments and utensils, is a foam like it. Thus Allah presents [the example of] truth and falsehood. As for the foam, it vanishes, [being] cast off; but as for that which benefits the people, it remains on the earth. Thus does Allah present examples.
かれが天から雨を降らせられれば,その量に応じて谷を流れ,奔流は浮ぶ泡を乗せて運び去る。また装飾品や道具を造るために(金属)を火にかけても,それと同じ(泡?)(が出来る)。このようにアッラーは,真実と虚偽とを提示なされる。(泡?)は塵のように消え去る。だが人類を益するものは,地上に残る。アッラーはこのように,種々の譬えで説き明かされる。
شب قدر و مولانا
همه ی سال را با حافظ ولی شب قدر را باید با مولوی بود فقط . شب نجوا و شوق و شیدایی مگر که بی مولانای بزرگ و عزیزمان می شود ؟... یک دیوار سفید و یک گوشه ی عالم و زمزمه کلام جلال الدین در کنار اذکار این ساعات . چه حکایتی است آفتاب در ژاپن به هنگام ظهر رسیده و در تهران به آغاز صبح گاه و این گوشه ی عالم اکنون متن نیمه شبان است. چه احساس غریبی . قدر و مقدرات بر همه آنها که دوست داری گذشته و حال الآن بعد از همه نوبت مقدرات توست . چه باید خواست وقتی که مقدرات عزیزانت ساعاتی پیش بوده ؟؟ ... یا من ذکره شرف لذاکرین ... در دل این نیمه شب مولانای عزیز چه می گوید ...کی شود این روان من ساکن؟ / اینچنین ساکنِ روان که منم / اینت گویای بی بیان که منم / یا من یعلم ضمیر الصامتین یا من یعلم مراد المریدین...در میانه ی این مقدرات، تقدیر سکونی برای ما آیا هست ؟
- - - - - - - - -
کشاکش هاست در جانم ، کِشنده کيست مي دانم / دمي خواهم بياسايم ، وليکن نيستم آن امکان
به هر روزم جنون آرد ، دگر بازی برون آرد / که من بازيچه اويم ، ز بازی هایِ او حيران
و سرانجام بلاگفا زنده گشت !
پس از ایامی نسبتاً طولانی که بلاگفا به کما رفته بود ، شاهد احیا و تنفس مجدد بلاگفا هستیم . این طور که اعلام شد در جریان تغییر مکان سرورها ، به دلیل آسیب دیدن بخشی از سخت افزارهای مهم سایت که اطلاعات بر روی آن ذخیره شده بود ، کلیه اطلاعات موجود از دسترس خارج شد (!؟).
این به کما رفتن و برگشتن بلاگفا تلنگری بود برای همه آنها که حجم زیادی اطلاعات اعم از یادداشت یا عکس و ... را در این غرفه از فضای وب گذاشته اند. خصوص آنها که بخشی از اطلاعات و یادداشت هایشان در جریان این رفت و آمد از دست رفت.
فعلا تا پیدا کردن منزل جدید ، هچنان در همین آدرس ، و در همین منزل هستم تا جایی پیدا کنم دور از گسل زلزله ها
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست / (فاضل نظری)
Protect 2015
Protect 2015 , 5th international workshop on performance, protection and strengthening of structures under extreme loading, were held in Michigan State University
پنجمین کارگاه بین المللی در زمینه عملکرد ، حفاظت و تقویت سازه ها در برابر بارهای حدی ، در دانشگاه ایالتی میشیگان برگزار شد .
توضیح تکمیلی در خصوص این نشست اینکه ، بخش زیادی از مطالعات در آمریکا طی یک دهه اخیر از حوزه زلزله ، به حوزه آتش و انفجار معطوف شده است. رفتار سازه ها در زلزله - به عنوان یک بارگذاری حدی - طی سالیان طولانی مطالعه شده است. ولی رفتار سازه ها در برابر آتش سوزی ، و همچنین رفتار سازه در برابر موج انفجار، مورد مطالعه جدی قرار نگرفته است. شروع اختصاص فاند ها در این حوزه پس از حادثه یازده سپتامبر بوده ، ولی بعد از شروع این جریان ، نگرش مهندسی کاملا عوض شده ، و فارغ از موضوع تروریسم ، این نگرش بوجود آمده که دانش مهندسی در مورد رفتار سازه ها در حرارت بسیار ناچیز است و نیازمند مطالعات ، تست های اکسپریمنتال ، و مدلسازی های کامپیوتری است. مشخصا اینکه یک سازه پس از بروز حریق تا چند دقیقه می تواند تا خرابی نهایی ، تحمل نموده و زمان برای زنده ماندن و فرار ساکنین فراهم نماید. مکانیزم خرابی چیست و ...
در سالگرد زلزله رودبار ، یادداشت زیر در شماره جديد مجله دانشمند (تير٩٤) در پرونده زلزله ويژه اين شماره ، از اینجانب منتشر شد .
- - - - - - - - - - -
زلزله رودبار و گل سوسن چلچراغ؛
زلزله کوبه و توهوکو ؛ و شکوفه های ساکورا
گل سوسن چلچراغ ،( Lilium ledebourii) ، یکی از زیباترین و کم یاب ترین گونه های گل سوسن است که در روستای «داماش» در ارتفاعات شهرستان «رودبار» یافت می شود . این گیاه كه نوع ایرانی آن زیبایی و شهرت بسیار دارد، از اواسط خرداد گل می دهد و گل های آن تا نیمه تیر ماه پایدار می ماند. گل ملی سوسن چلچراغ، تنها گلی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است .(1) زمانی که برای دیدن این گل زیبا به ارتفاعات استان گیلان رفته بودم ، در تماشای اوج ظرافت و کاردانی طبیعت در خلقت این گل ، گویی ناخودآگاه این اندیشه در خاطر می گذرد که شگفتا ! این گل زیبا در نزدیکی همان منطقه ای می روید که کانون زلزله ای بزرگ بوده است. زلزله ای که با بزرگای 7.3 در 31 خرداد ماه 1369 باعث جنبش زمین در این منطقه شده است . در حوالی همان منطقه ای که شاهد جلوه ای از جلوه های قدرت و به زعم ما ، خشم طبیعت بوده ایم ، اوج لطافت و نقش بندی طبیعت را نیز شاهدیم .
سالها پس از زلزله منجیل، ... ادامه مطلب
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |