وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
زلزله و خاطره
۱- ۱۷ژانويه مقارن بود با سالگرد زلزله كوبه . گرفتاري ها مانع از تنظيم چند كلامي در اين خصوص شد. همه مي دانند كه ژاپن كشوري زلزله خيز است ، اما در ميان زلزله هاي متعدد و هرروزه اين كشور ، زلزله كوبه در سال 1995 از اهميت خاصي برخوردار است چرا كه بعد از حدود هفت دهه تلاش ژاپني ها در جهت مقابله با زلزله ، باعث خسارات جدي در شهر كوبه شد. خساراتی که از نظر دولت ژاپن غیرقابل قبول بود. در عرض کمتر از یک دقیقه ۶۵۰۰نفر كشته و چند هزار نفر بي خانمان شدند. اتفاقی که تالم روحی شدیدی در ذهن مردم شهر به جای گذاشت.
لذا هر سال در سحرگاه ۱۷ ژانويه ، دقايقي قبل از ساعت ۵:۴۶ صبح تعداد قابل توجهی از مردم شهر در مقابل يادماني كه به جهت كشته شدگان اين زلزله ساخته شده ، جمع شده با روشن نمودن شمع و اداي سكوت به عزيزان و خويشاوندان خود اداي احترام مي نمايند .
براي تهيه چند عكسي از اين يادمان رفته بودم كه يك نكته برايم جلب توجه كرد. در مجاورت بناي يادبود، شعله اي در يك ظرف شيشه اي در حال سوختن است .شعله اي به ياد جانباختگان زمين لرزه. در كنار اين شعله بر روي يك تابلوي برنزي جملاتي درباره زلزله نوشته شده . تعابير استفاده شده در این جملات بسيار جالب توجه بود. تعابيري كه از احساس واقعي و بينش عميق نويسنده اش سرچشمه گرفته :
« ساعت ۵:۴۶ صبح ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵ زلزله بزرگ هانشین رخ داد . این زلزله خیلی چیزها را از ما گرفت: جانها و زندگی ها ، شغل ها و کارها ، ارتباطات ، مناظر شهری و خاطرات ما را ....
این زلزله بسياري چيزها برای ما بجای گذاشت: مهربانی ، همراهی ، همدلی و دوستی ها را .
این شعله نمادی است از ارتباط فکر و ذهن ما با جانهایی که از دست رفت .»
تعبير جالبي است .«زلزله خاطرات ما را از ما گرفت ». در خصوص زلزله و خطراتش سالهاست كه خوانده و شنیده ایم . اما هرگز به اين تعبير فكر نكرده بودم. زلزله خاطرات را گرفت . آري ، خراب شدن خانه ، كشته شدن يك عزيز و... همه اينها تلخ است . اما محو شدن مولفه هايي از خاطرات يك انسان هم بسيار تلخ و دردناك است .
۲- يكي از دوستان ژاپني ام به نام "می ياماموتو" مدتي است كه به هائيتي رفته است . ايشان در بسياري از ويژگي ها ژاپني نيست و در بسياري هست . در حال گرفتن دكتراي سازه از دانشگاه توكيوست و همزمان با دوستانش شركتي در كاليفرنيا دارند ! انساني پرانرژي و پركار همچون ژاپني ها و خوش صحبت و پرارتباط همچون غربي ها . ياماموتو در اين مدت چندين بار ايميل هايي حاوي تصاويري از هائيتي فرستاده است . تصاويري تلخ . در اثر زلزله اخیر هائيتي مصائب بسياري برمردمان اين سرزمين فقير وارد شده اما شايد بدترين فاجعه اين زلزله، بي سرپرست شدن حدود يك ميليون كودك است . آماده نبودن در برابر زلزله چه فاجعه انساني عظيمي را شكل داده ... فاجعه اي كه اثرش تا نسل ها از بين نخواهد رفت. امروز کشور هائيتي نه تنها با از بین رفتن ساختمانها، منازل و خاطره ها ، که با گسست شدیدی در نسل ها مواجه شده است.
عکسهای ارسالی می یامی موتو از هائیتی :
۳- زلزله «بلا» نيست . زلزله «يك واقعيت طبيعي» است . همچون باران . همچون برف .همچون جزر و مد ، همچون خشكسالي و طوفان ، زلزله هم رفتاري است جزء رفتارهاي طبيعت. واقعيتي كه مربوط به برخي از بخشهاي پوسته كره زمين است. اين زميني كه بر آنيم و اجداد ما نسل ها در آن زيسته اند و زمين شناسان فلات ايرانش مي نامند ، همانگونه كه وجود منابع زيرزميني از واقعيات آن است ، وجود تركهاي زلزله ساز در پوسته گسلش نيز جزو واقعيات است. بم هشداري بود براي تهران و شيراز و تبريز... هشداري كه بايد جدي تر انگاشته مي شد ...
زلزله مي آيد .همچنان كه در بم آمد و همچنان که در هائيتي آمده . بايد باور كنيم . آماده نبودن در برابرش باعث مي شود تا زلزله بسياري چيزها را از يك نسل بگيرد . خانه و عزيزان و حتي خاطرات را .
* مطلب مرتبط در این وبلاگ : نوشتار مورخ ۱۹/۱/۸۸ تحت عنوان: موزه زلزله کوبه - موزه زلزله بم؟ قسمت اول و قسمت دوم
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |