وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی
 

بازدید از کارخانه فولاد سومی تومو

«سومی تومو» یک بنگاه بزرگ اقتصادی در ژاپن است . نوشتار مورخ ۲۳/۲/۸۸  تاملی بود در بحث مقایسه بنگاههای کوچک زودبازده و بنگاههای اقتصادی بزرگ. در آن نوشتار در خصوص "بنگاه سومی تومو" نیز بحث شد. یکی از اجزاء این بنگاه اقتصادی بزرگ ، "گروه کارخانجات فولاد سومی تومو" ( 住友金属工業株式会社 Sumitomo Kinzoku Kōgyō Kabushiki-gaisha ) است که مقام سومین تولید کننده بزرگ فولاد در ژاپن را داراست. روز شنبه به بازدید یکی از کارخانه های این گروه فولادی،  واقع در بندر واکایاما و خط تولید آن رفتیم . متاسفانه اجازه عکس گرفتن ندادند  فلذا امکان تهیه و تنظیم اطلاعات از اجزاء خط تولید فراهم نشد. اما ذکر چند نکته ذیل قابل توجه است:

۱- برنامه بازدید به صورت مشترک توسط گروه سازه دانشگاههای کیوتو و کوبه تنظیم شده بود. یک آزمایشگاه از گروه سازه هر دو دانشگاه در زمینه "سازه های فولادی" مشغول مطالعه و تحقیق هستند. قرار ملاقات دانشجویان و اساتید هر دو دانشگاه در میدان مرکزی شهر اُوساکا ( ما بین کوبه و کیوتو) گذاشته شده بود و حرکتِ گروهی به سمت کارخانه از اوساکا آغاز شد.

۲- دانشجویان دانشگاه کیوتو از آزمایشگاه پروفسور ناکاشیما آمده بودند. نام ناکاشیما در دانشگاه کیوتو و فعالیتهای وی در زمینه مهندسی زلزله و سازه های فولادی نامی جهانی است . وی علاوه بر دارا بودن جایگاه استادی ، رئیس مرکز تحقیقاتی میز لرزه ای کوبه (E-Defense )هم هست.  در کنفرانس اخیر STESSA در دانشگاه لیهای فیلادلفیای آمریکا نیز از ایشان به عنوان سخنران کلیدی دعوت شده بود. با وجود حضور دانشجویان و همکاران ناکاشیما ، امّا متاسفانه خود وی در این بازدید حضور نداشت. 

۳- یک دانشجوی افغانی و یک خانم دانشجوی تاجیکستانی در میان دانشجویان ناکاشیما از دانشگاه کیوتو آمده بودند. اتوبوس در میانۀ راه توقف کوتاهی دارد . گپ و گفتی با هم داریم .اینکه ناگهان می بینی در بازدید از یک کارخانه ژاپنی می توانی با دانشجوی افغان و تاجیک «فارسی» صحبت کنی به فکرت می اندازد ... اینکه پیش از این چقدر به ریشه های فرهنگی مشترکت با این دو کشور فکر کرده ای؟ و اساساً چقدر همذات پنداری با آنها داشته ای ؟ اصلاً چقدر آنها را به عنوان "همزبانت" دیده ای؟ دانشجوی افغانی از اوضاع داخلی ایران می پرسید و نگران بود . می گفت: نکنه تا سه چهار سال دیگه ایران هم مثل افغانستان ما بشود ؟....

۴- قبل از آغاز بازدید همه ناهار را در سالن اجتماعات کارخانه ، میهمان سومی تومو بودند. باز همان حسرت همیشگی همراه است هر وقت و هر جا که می بینی ژاپنی چطور نسبت به حفظ بقایای سنّت هایش می کوشد . در یک محیط صددرصد صنعتی هم ، نهار با غذای سنتی و در ظرفهای سنتی چوبی سرو می شود. از قاشق و چنگال هم خبری نیست. حتی در طراحی پرده سِن سالن اجتماعات کارخانه هم به بکارگیری نقوش ژاپنی توجه شده ...کما اینکه در محوطه کارخانه هم در بخشی از فضای باز ورودی، چندین "سردر" از سردرهای معابد شینتو نصب شده است . نه اینکه گمان شود که هرچه محیط صنعتی تر است باید غربی تر باشد. روح شرقی را در کارخانه فولاد هم می توان دید.

۵- «فولاد» یک کالای اساسی و صنعت فولاد جزء صنایع مادر محسوب می شود . امروز در جهان میزان تولید فولاد یک کشور ارتباط مستقیمی با توسعه داشته و اساساً بسیاری از صنایع یک کشور وابستگی شدید به فولاد دارند. بعد از جنگ جهانی مدیران صنعت ژاپن تصمیم می گیرند که کشور تولید کننده فولاد شود . در فاصله ده سال بعد ، ژاپن با تولید سالانه ۳۰ میلیون تن فولاد در سال به چهارمین تولید کننده فولاد دنیا تبدیل می شود (چگونه؟! نمی دانم). هم اکنون تولید فولاد این کشور حدود ۱۲۰ میلیون تن در سال است .     

۶- میزان تولید کارخانه بندر واکایاما ۲/۵ میلیون تُن فولاد در سال است. یعنی تقریباً معادل نصف کلّ تولید فولاد ایران (ظرفیت تولید فولاد ایران ۱۰ میلیون تن در سال است) و کارخانه تاسیس ۱۹۶۱ است (یعنی جزء همان کارخانه هایی است که حدود ده سال بعد از جنگ دوم جهانی و از خاکسترهای جنگ خانمان سوز برخواسته اند) و در آن از روش کوره بلند جهت تولید فولاد استفاده می شود (کارخانه ۵ کوره بلند دارد که بلندترین آن ۱۰۹متر ارتفاع دارد). طبق روال معمول ، قبل از شروع بازدید ، مشخصات کارخانه در قالب جلسه پرزنته ارائه می شود . پس از آن همگی به ابتدای خط تولید می رویم . اما قبل از ورود به ابتدای خط تولید، در یک اتاق مخصوص بازدیدکنندگان ، در ظرفهای شیشه ای مجزّا ، تکه هایی از سنگ آهن ، کُک ، سرباره کوره ، و نهایتاً محصول نهایی ( : فولاد ) قرار داده شده است . همه مجازند که یک تکه از هر کدام از این مواد را جهت یادگاری بردارند .

خلاصه داستان کارخانه فولاد این است که قطعات سنگ آهن ( Fe2O3 ) را که از کوه کنده اند ، به درون کورۀ پرحرارت ( ۲۲۰۰ درجه سانتیگراد ) می ریزند و همزمان کُک به آن اضافه می شود . اکسیژن ( O3) از سنگ آهن جدا شده و کربن ( C) به آن اضافه شده و این فرآیند باعث می شود تا آهنIron ) که ماده ای "نرم" است تبدیل شود به فولادSteel ) که ماده ای سخت و محکم است (اساساً فولاد یعنی آهن دارای حدود ۲درصد کربن). اما قسمت غصه دار این قصه اینجاست که در ژاپن این تکه های «سنگ آهن» را از «استرالیا» با کشتی وارد می کنند . در ژاپن کوههایی دم دست وجود ندارد که سنگ آهن را از آن کنده و داخل این کوره بریزند و فولاد بسازند . سنگ آهن باید از هزاران کیلومتر آن طرف تر، بار کشتی شده و در کنار بندر واکایاما تحویل مهندسین کارخانه فولاد شود . اما این همۀ غصه نیست . بخش دوم داستان همان حرارات کورۀ ۲۲۰۰ درجه سانتیگراد است . در ژاپن منابع زیرزمینی گاز هم وجود ندارد که به راحتی گاز را از مخزن و از طریق لوله به کنار کورۀ کارخانه برسانند و بسوزانند و حرارت تولید کنند . برای تولید این حرارت یا باید گاز را به شکل مایع و با کشتی از کشورهای دیگر بخرند و یا باید گاز را از کیلومترها دورتر و از کف اقیانوس استخراج کنند و به کارخانه فولاد برسانند ( یا بعضاً حرارت را توسط ذغال سنگ تامین کنند). اما در هر حال و با هر شکل ، "تدبیر" داستان "تقدیر"  را عوض کرده و ژاپن جزء تولیدکنندگان بزرگ فولاد دنیاست . فولاد با کیفیتی که، با تمام داستانهای بالا ، دارای قیمت رقابتی در بازارهای جهانی است . آری قسمت غصه دار قصه این است که در کشور ما، هم کوههای سنگ آهن دار بسیار زیاد و در دسترس است و هم دسترسی به منابع عظیم گاز بسیار راحت است .هر دو بخش داستان هست ، اما فولاد (حتی) برای نیاز داخلی نیست . بخشی از نیاز داخلی فولاد در ایران با واردات (از کشورهایی مثل اوکراین ) تامین می شود حال آنکه باید صادر کننده فولاد باشیم . 

۷- خط تولید به شکلی طراحی شده که فولاد تولید شده به شکل شِمش خام به بازار عرضه نشود چرا که شمش فولاد ارزش افزوده زیادی برای تولید کننده فولاد ندارد. لذا فولاد تولید شده در ادامه مسیر و در فرآیندهای تکمیلی به چند شکل در می آید :  لوله های بدون درز (جهت کارهای استخراج نفت ) ، لوله های گالوانیزه ، ورق ، ورقهای نازک گالوانیزه (جهت استفاده در صنایع الکترونیک ) ، لوله های مخصوص بویلرهای نیروگاهی، مقاطع مستطیل شکل و ... .

۸- مثل بسیاری از مراکز صنعتی اتاقهایی مخصوص بازدید دانشجویان به همراه ابزار کمک آموزشی (شامل فیلم ، ماکت و ..) در بخش های مختلف خط تولید پیش بینی شده و توضیحات لازم در خصوص فرآیندهای تکمیلی جهت تبدیل شمش فولاد به محصول نهایی ارائه می شود . 

۹- در تمام طول بازدید به یاد پروژه کارخانه فولاد قطرویه نی ریز هستم . "نی ریز" در شرق فارس واقع شده و هم اکنون یک کارخانه فولاد ۸۰۰ هزار تُنی در دشت قطرویه در دست احداث است . در زمان فعّالیت در حوزه طرحهای زیربنایی، این طرح جزو طرحهایی بود که علاقه بسیاری به آن داشتم . حال بیشتر می فهمم ارزش "موقعیت" طرح را .  فاصله دشت قطرویه تا خط لوله گاز مرکزی کشور چند کیلومتر بیشتر نیست. همچنین فاصله این دشت تا معادن سنگ آهن (از جمله گل گُهر کرمان) نیز فاصله ناچیزی است (نسبت به استرالیا صفر است! ) . جلسات متعددی با آقایان مهندس هراتی نیک و مهندس رستی که مجریان این طرح در وزارت صنایع هستند داشتیم ... برایشان آرزوی توفیق دارم و امیدوارم که بشود نوبت بعدی که یک کارخانه فولاد را می بینم ، "فولاد نی ریز" باشد . (۱) (۲) 

*******************************

نهار سنتی در کارخانه فولاد سومی تومو

 پرده با طرحهای سنتی ژاپنی در سالن کارخانه فولاد

نمونه سردر های معابد شینتو در محوطه کارخانه فولاد  


۱- هم اکنون هشت طرح کارخانه فولاد (هریک با ظرفیت ۸۰۰هزار تُن ) در نقاط مختلف کشور در دست اجراست . مجری این طرح ها شرکت ملی فولاد ایران است . هدف، ارتقاء ظرفیت تولید فولاد کشور از ۱۰ میلیون تُن در سال به حدود ۱۷ میلیون تُن در سال است . برخی کارشناسان سه ایراد مهم به این طرحها وارد می کنند . اول اینکه کارخانه ۸۰۰ هزار تنی کارخانه کوچکی است و اساساً غیر اقتصادی است . دوم اینکه این طرحها صرفاً جهت تولید شمش است و برنامه این است که تبدیل شمش به محصولات نیاز بازار در سالهای بعد باشد . ایراد سوم اینکه احداث کارخانه فولاد نباید توسط دولت و باید توسط بخش خصوصی باشد . اما با وجود هر سه بحث فوق ، در هر حال عزم به افزایش ظرفیت داخلی تولید فولاد عزمی مبارک است .

۲- یکی دیگر از چیزهایی که در ایران هست و زیاد داریم و قدرش نمی دانیم "زمین" است . کل زمین این کارخانه واکایاما که تولید ۲/۵ میلیون تن از محصولات  گروه فولادی سومی تومو را به عهده دارد   ۴۰۰هکتار است . حال آنکه زمینی که استانداری فارس جهت طرح کوچک ۸۰۰ هزارتنی فولاد نی ریز در اختیار وزارت صنایع گذاشت حدود ۳۵۰ هکتار بود . این بجز زمین های ذخیره ای است که در اصطلاح در اطراف طرح "فریز" می شود برای طرحهای توسعه ای سالهای بعد ...  براستی اعداد با ما حرف می زنند.    

  نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۸۸/۱۱/۰۱ساعت ۱۲:۵۶ ب.ظ  توسط محمدرضا اسلامی  | 
 
  POWERED BY BLOGFA.COM