وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
پیچیدگی ها
در باب سریال مختارنامه مطالب زیادی نوشته و منتشر شد . مطالب و یادداشتهایی که بعضاً بسیار عمیق با این ساخته تاریخی برخورد کرده و "به دقت" نقاط قوت و ضعف آن را به معرض نقد قرار داده بودند. میرباقری کوشید تا در مختارنامه به ارایه روایتی متفاوت از برخی مفاهیم بپردازد و در دستیابی به این "روایتِ بدیع" در برخی نقاط با توفیق، و در برخی مفاهیم با عدم توفیق همراه بود . امّا انصافا این ساخته داوود میرباقری ، فارغ از تمام نقاط قوت و برخی ضعفهایش، در بیان یک مفهوم بسیار موفق از عرصه کار بیرون آمد ؛ «برشی از تاریخ» که میرباقری برای روایتِ داستان خود انتخاب کرده بود ، قطعه ای بود که فراز و فرود اتفاقات در آن بسیار پیچیده و به هم مرتبط بوده و بیان پیچیدگی های سیاسی آن مقطعِ حدوداً سی ساله، نیازمند "نگاهی " است که «درکِ عمیقی از مفهوم پیچیدگی» داشته باشد. نگاهِ جاری ما به مفهوم عاشورا و کربلا نگاهی است که با "سادگیِ بسیار در روایت" توامان است و با این نگاه ما عمدتاً به روایتِ صرفِ رویداد کربلا در مقطعی ده روزه یا حداکثر چندماهه می پردازیم . حتی آنان که اشاره به مفاهیم رویداد کربلا را در قالبی وسیع تر و عمیق تر در نظر دارند ، فارغ از اینکه به ابزارِ هنر و "بیانِ هنری" توسل جویند یا نجویند ، بازهم در بیان ریشه ها و علت ها، با همان نگاهِ ساده ، و عدم سعی در نگاه به پیچیدگی ها ، همراه می شوند .
حتی "جغرافیای" منطقه ای که این رویداد مهمِ تاریخِ شیعه، در آن رخ می دهد ، جغرافیایی است که به لحاظ فیزیکی ساده نیست و درک آن نیازمند مطالعه دقیق نقشه و ملاحظات مربوط به "جابجایی و حرکت( transportation)" است . عبور فیزیکی از عربستان امروز ، عراق ، ترکیه و سوریه خود نشان از گستردگی فکری لازم در تحلیل شرایط است . عربستان سعودی امروز در چه وضعیتی قرار دارد ؟ عراق امروز در چه شرایط وجایگاهی است؟ سوریه و ترکیه چطور ؟ ما چه میزان مطالعه و درک از شرایط امروز مردم این سرزمینها داریم؟ رویدادی تاریخی که برخی از ارکان و ریشه های آن در عربستان امروز و بخشی از آن در عراق و سوریه امروز ریشه دارد بیانگر لزوم نگاه چندوجهی در تحلیل و درک این رویداد است.
تعدّد بسیار زیاد شخصیت هایی که میرباقری در مختارنامه بدانها پرداخته بود ، از شخصیت های کلیدی گرفته تا خانواده آنها و حتی تا بیان ظریف و هنرمندانۀ تفاوت شخصیت غلام مختار و غلام شمر ، نشان از درک صحیح میرباقری از مفهوم پیچیدگی هاست . پرداختن به اثرات مناسبات اقتصادی و قومی در رویدادهای اجتماعی به شکل هوشمندانه ای در این سریال ارایه شد. روایت هنرمندانه از مفهومی مثل "طبیب شمر" نمونه هایی هستند از درک صحیح یک تحلیلگر از پیچیدگیهای اجتماعی ، اقتصادی ، جغرافیایی، قومی و ... . چیزی که در منظومه فکری کارگردانانی چون فرج الله سلحشور یا جمال شورجه وجود ندارد . چیزی که در مثلا "یوسف پیامبر" نمی بینیم و مفهوم بزرگی همچون "پرهیزگاریِ یوسف" را با نشان دادن « یک صدایِ درونی» ، ساده و خلاصه می کنیم .(۱) نگاهی که در منظومۀ فکری امثال ابراهیم حاتمی کیا ، رضا میرکریمی ، کمال تبریزی و یا مجید مجیدی به شکل عمیق و ظریفی «وجود دارد» و در بیان مفاهیم چندوجهی ، تیزی نگاهِ صاحبِ نگاه را می توان ادراک کرد.
چه زیبا روایت شد که بُنیه و قوت اقتصادی چقدر در تغییر دادنِ مسیرِ رخدادهای اجتماعی اثرگذار است .
چه زیبا روایت شد که در حرکتهای اجتماعی ، همراهانِ رهبرِ حرکت ، "باور و ارادت آنها" به رهبرِ حرکت، نقشِ کلیدی در توفیق یا عدم توفیق او دارد. به زمین افتادن "کیان" و "بن کامل" وعدم همراهی "ابراهیم" ، کمر مختارِ را شکست. به رغم تمام سیاست هایش و دقت هایش و تلاش هایش.
باید اعتراف کرد که در نمایش مفاهیم مذکور ، برخی جلوه ها و لطافت های انسانی چه هنرمندانه تصویر شد . صحنۀ شهادت "عمره" کاری بدیع در تاریخ سینمای ایران بود. هرچند که نمونه مشابهش را در سکانس هایی از سینمای آمریکا دیده بودیم اما سوز و حلاوتِ این صحنه از کامِ روح ، انگار که بیرون شدنی نیست .
*******************
"ساده نگاه کردن" و "ساده روایت کردن" آفت نگرشهای ماست . طی یک سال گذشته، اخبار دنیا حول محور تحولات گسترده ای در کشورهای عربی می گذرد که بیانگر بروز تغییرات گسترده در طیف وسیعی از کشورهاست . رخدادهایی "در انتظار" است و مسئله اصلی "سرعت رخدادهاست" که آهنگِ شتابی متفاوت با چهاردهه گذشته دنیا داراست. شرایطی مشابه و البته کمی آرام تر را در کشورهایی چون پاکستان (۲) ، افغانستان و عراق در انتظاریم . آنان که می کوشند درکی خطی و ساده ازمفهوم کربلا و عاشورا در ذهن داشته باشند بی گمان در درک رویدادهای مهم دو سه سال آینده نیز ناتوان خواهند بود . پس از چند دهه ، بشر دوباره به مقطع جدیدی گام نهاده و سلسله ای از رویدادها از پس عبور از متن برخی آگاهی ها و پیچیدگی ها در انتظار است . روزی روزگاری قلمی زلال و آگاه چون سیدمرتضی آوینی به زیباترین وعمیق ترین شکل به بسط مفهوم عاشورا پرداخت و مفهومی چون «امتدادِ عاشورا» و لزوم داشتن درکِ صحیح از شرایط روز را، به تصویرگری پرداخت. این بیان سید اهل قلم از چه نوع نگاهی نشات می گیرد:
در آنجا که حسین درصحنه است اگر در صحنه نباشی هرکجا می خواهی باش،
چه ایستاده به نماز و چه نشسته در شراب،
هر دو یکی است.
وقتی که دیدگاه آوینی در باب رویداد کربلا را با دیدگاههایش در باب سینما ، فرهنگ ، توسعه و ... کنار هم می چینیم ، می بینیم که درک آن روحِ نفیس از مفهوم شگفت کربلا ریشه در کجاها دارد . درک آوینی از "اَبداً ما بقیتُ وَ بقی الیلُ والنهار" ، ریشه در کجا داشت و عرق ریزانِ روحِ آوینی ، و تلاشِ جستجوگرانۀ آوینی در درک حقیقت ها ، او را از کجا به کجا رسانیده بود. این را بگذاریم در کنار برخوردهای سطحی ما با جهان امروز و تاریخِ دیروز . آنکه نه امروز را درست می شناسد نه دیروز را چطور و چگونه می تواند به خود جرات دهد که از امتدادِ سلام ، و امتدادِ ارادت ، به وسعت روزها و شبها سخن بگوید؟ روح آوینی -به تعبیر خودش- پس از عبور از وادیِ حیرت به حقیقت رسیده بود و شگفتا از آنان که بی حیرت به حقیقت رسیده اند و در باب هر معنی ، با اعتماد و اطمینان سخن می رانند. از این روست که می بینیم یکی از زیباترین و عمیق ترین ساخته های آوینی ، مستندی است که تحت عنوان " شهری در آسمان " ساخت و می بینیم که نگارش قلم آوینی در تنظیم متن این مستند، یکی از زیباترین نوشته های اوست . انگار که لحظه لحظۀ این مستند برگرفته از اشراق و ادراکی عمیق است ؛ نه بیانِ لسانیِ برخی کلماتِ تکراری.
بی مناسبت نیست ذکر یادی از انتقاد تلخ و تند آل احمد در نگاهِ ساده به این مفاهیم بلند . تعبیر "امکانِ شهادت" در این یادداشت آل احمد یکی از شگفت ترین تعبیرهای آن کتاب معروفش است :
« ما درست از آن روز که "امکان شهادت" را رها کردیم و تنها به بزرگداشتِ شهیدان قناعت ورزیدیم، دربانِ گورستان ها از آب درآمدیم . بدل شدیم به حافظانِ قبور . به ریزه خوارانِ خوانِ مظلومیتِ شهدا.» (۳)
********************
سالهای سال است که هر سال در ایام محرم در کوچه ها و خیابان ها می کوشیم تا با برپاکردن تکیه ها ، به بزرگداشتِ نامِ صاحبِ محرم بپردازیم حال آنکه با زبانِ روزِ عالمِ هنر ، سینما ، در طی سی و چندسال گذشته و تا پیش از این کار میرباقری ، تنها دو اثر ساخته و پرداخته ایم - «روز واقعه » ( در سال ۱۳۷۳ با متن فاخر فیلمنامه، نگارش بهرام بیضایی) ؛ «سفیر » (که سال ۱۳۶۱ ، یعنی بیست و هشت سال پیش ساخته شد)- . بضاعت مزجات ما در برابر حسین علیه السلام در وادی هنر ، « نمادی است » از همان ساده برخورد کردن های ما با مسایل . مسئله ای که هر سال در تمام خیابان ها و کوچه های کشور بدان پرداخته می شود ، در وادی هنر چنین غریب و محجور واقع گردیده است . در این وادی اما میرباقری چه سان حقِ کوشش را بجای آورد و بجای بسیاری کم کاری ها، کوشید. هشت سال از عمر را در این وادی به کار گرفت...
*********************
این ایام که گذشت ذکر نام حسین را زیاد شنیدیم اما محرم امسال تغییری با سالهای قبل داشت و آن اینکه در برخی گوشه های ذهن ، با پرده هایی از روایت های میرباقری از "روزهای بعد از حسین" ، همراه بودیم. روایتهایی که در ابتدای هر قسمتشان گفت : می کوشم که روایتم به زلالی آب باشد ...
۱- یادداشتی در باب سریال یوسف پیامبر در مورخ ۷/۱۲/۱۳۸۷ در این نوشتنگاه : لینک
۲- مصاحبه مجری برنامه هارد تاک (Hard Talk) بخش جهانی شبکه بی بی سی با پرویز مشرف رییس جمهور برکنار شده -ودر تبعید- پاکستان اخیرا از این شبکه پخش شد . در پایان این گفتگوی تند ، مشرف اذعان داشت که حتما مصمم است در روز ۲۲ ماه مارس به پاکستان برگردد هرچند می داند که قرار است آنجا دستگیر و دادگاهی شود. مجری برنامه می پرسید که چرا پاکستان "عنوان خطرناکترین کشورجهان" را یدک می کشد و مشرف به تفصیل و بعضا به غلظت درباره دوره خودش توضیح می داد. وقتی حرفهای مشرف را در ذهن می گذاری کنار یادداشت های بی نظیر بوتو در کتاب ارزنده ای که تحت عنوان "پاکستان" نوشت و بعد هم این خاطره که بوتو هم به پاکستان برگشت -و با علم به اینکه می دانست قصد کشتنش را دارند - و کشته شد ، دچار تعجب می شوی از تفاوت و تناقض ها در حرفهای بوتو ، مشرف و یوسف رضا گیلانی . سه جورِ مختلفِ حرف زدن و انبوهی از بحث های مهم که هر یک بر سرنوشت "میلیونها" اثرگذار است. پاکستان همسایه ای است که تا پیش از خروجم از ایران به آن طور جدی فکر نکرده بودم اما اکنون چهار سال است که به دلایل بسیار هر روز گوشه ای از دغدغه های ذهن است . ساده ترین کار ، ساده نگاه کردن است یا اصلا نگاه نکردن است اما آنگاه که قصد می کنی بدانی ، حتی در باب "بحث های امروز" ، فهمیدن دشوار است چه رسد به دریافت مهمترین مفاهیم یک ایدئولوژی . چقدر در حق برخی مفاهیم ظلم می کنیم با ساده نمودن مفهوم .
۳- یکی از شواهد ساده انگاری در برخورد با موضوع محرم ، مسئله دعای عرفه است . این دعای عزیز چقدر در ایام محرم تفسیر می شود و جواهر مندرج در این دعا چطور در میان عزاداران پخش می شود ؟ در روزگاری که معیشت انسان ، با سیاست زدگی و اقتصاد زدگی توام شده ، و این هر دو هر روز انسان را سرگردان تر و حیران تر به پیش می راند ، ما جواهری چون عرفه را در دست داریم و همه ساله با بی مهری از کنار آن عبور کرده ، به برپا کردن تکیه های عزا قناعت می ورزیم . چه نیک سرمایه ای است عرفه برای فرزندان مان ، اما این سان محجور ؟
(یادداشتی کوتاه در باب دعای پرشکوه عرفه در این نوشتنگاه : لینک )
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |