وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی
 

صحبتی با هونارات

دیروز صبح با هونارات دیدار داشتم و احوال خانواده اش و کشورش را جویا شدم. هونارات اهل هائیتی(۱) است. دانشجوی دکترای اقتصاد است و با بورسیه وزارت علوم ژاپن به دانشگاه کوبه آمد. در دوره زبان ژاپنی شش ماه با هم همکلاس بودیم .هر هفته یکشنیه ها - حتی در امتحانات - به کلیسا می رفت. فوق العاده مستعد بود و همّتش در یادگیری زبان ژاپنی جداً برایم الگو بود. فرصتی بود که با او از هائیتی بیشتر بدانم . از جغرافیا و زبان و فرهنگ کشورش .

هشت هفته پیش ، بعد از شنیدن خبر زلزله سخت نگران خانواده و بستگانش بود. برقراری ارتباط تلفنی از ژاپن برایش خیلی مشکل بود و ساعات سختی را گذراند. امروز امّا از اوضاع پرتوپرنس ابراز رضایت می کرد. می گفت آرامش برقرار شده و حدوداً ۱۶ تا ۲۰ ساعت برق برای خانه های سالم تامین شده است. مشکل کمبود غذا برطرف شده اما همه نگرانند که «فصل باران» قرار است شروع شود. فصل باران در هائیتی از ماه جون آغاز می شود . می گفت :«این برای آوارگان بسیار دردسر ساز خواهد بود». راجع به سوخت پرسیدم و منبع تامین گرما. می گفت که در هائیتی از گاز استفاده نمی کنیم . منابع گازی محدودی داریم اما نتوانسته ایم استحصال کنیم . اخیراً دولت برای حل مشکل مردم و زلزله زدگان قراردادی با ونزوئلا بسته و قرار است گازوئیل و نفت مورد نیاز از آنجا تامین شود. ونزوئلا کشوری نفت خیز است و از این بابت مشکل ما برطرف خواهد شد. از نحوه برقراری تماس با خانواده اش پرسیدم . می گفت هم تماس تلفنی ممکن شده و هم اینترنت . "با وب کم شبها همدیگر را می بینیم .اینترنت در مرکز شهر پرتوپرنس برقرار شده..."

در مجموع از اوضاع ابراز رضایت می کرد و نگرانی شدید روزهای اوّل در او نبود .

زلزله هائیتی آمد و رفت امّا آنچه ماند یک فاجعه بزرگ انسانی بود . فاجعه انسانی عمیق در ابعاد مختلف . عدم آمادگی کشور در حدّی بود که حتی کاخ ریاست جمهوری نیز توان بکلی ویران شد . اینکه هشت هفته بعد از زلزله، اوضاع آرام و در کنترل است خبر خوبی بود. آرامش چهرۀ هونارات ، واقعاً خوشحال کننده بود . صبح با آرامش شروع شد ...

با هونارات در بازدید از مدرسه ابتدایی ژاپنی

 

مراسم فارغ التحصیلی دوره زبان ژاپنی- از راست به چپ: هونارات (دانشجوی اقتصاد) از هائیتی- مَت کینگ(دانشجوی فیزیک) از انگلیس -برایان (دانشجوی علوم سیاسی ) از آمریکا - و ... 


۱- زبان مردم هائیتی فرانسوی است . جالب است که در کشور همسایه یعنی جمهوری دومینیکن ، مردم به اسپانیایی صحبت می کنند. جالب تر اینکه "هائیتی" و "دومینیکن" هر دو بر زمین جزیره مانندی واقع در مجاورت نقطه تلاقی آمریکای شمالی و جنوبی واقع شده اند . جزیره ای که جغرافیدانان هیسپانیولا می نامندش. خطّی این جزیره را از وسط جدا کرده و به دو کشور تقسیمش کرده . همین خط ، زبان مردم را نیز به دو زبان فرانسه و اسپانیایی تبدیل کرده.  این خط ، خط استعمار بوده در دوره ای که اروپائیان در این سرزمینها حضور داشته اند . باورکردنی نیست که رقابت بر سر تصاحب زمینها و حضور در اقصی نقاط عالم میان اروپائیان قرن ۱۶ و ۱۷ به حدی بوده که به رغم گرفتن آنهمه زمینهای قاره عظیم آمریکا ،حتی چنین جزیره کوچکی به دو نیم تقسیم می شده (؟!!) گاهی فکر می کنم چگونه در آن دوران که مستعمره ها از هند تا هائیتی برقرار و بر دوام بوده، ایران اما مستعمره نشده است ؟حضور و رقابت روس و انگلیس و فرانسه و پرتغال و آلمان بوده و سرزمینهای زیادی از ایران جدا شده، ولی استعمار رسمی نبوده ؟ نمی دانم چرا. 

هائیتی واقع بر بخش غربی جزیره هیسپانیولا در نزدیکی نقطه تلاقی آمریکای شمالی و جنوبی

* مطلب مرتبط در این وبلاگ : نوشتار مورخ ۲۲/۱۱/۸۸ تحت عنوان  زلزله و خاطره  

  نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۸۸/۱۲/۲۷ساعت ۸:۵ ق.ظ  توسط محمدرضا اسلامی  | 
 
  POWERED BY BLOGFA.COM