وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
تارانتینو در اُسکار امسال
حال که بحث مراسم اسکار و فیلمهای منتخب امسال پیش آمد خوب است تا همزمان با داغ بودن مباحث مربوط به آن ، نگاه دیگری به این رویداد مهم سینمایی داشته باشیم.
در هر حال ،به رغم وجود جشنواره های سینمایی متعدّد در کشورهای مختلف (همچون کن در فرانسه ، بفتا در لندن ،گلدن گلوب در کالیفرنیا و ...)، مراسم اسکار به عنوان مهمترین رخداد سینمایی محسوب می شود . حال پرداختن به اینکه چرا مراسم اسکار اینگونه هست و اینگونه شده نیازمند بحثی دیگر و مجالی وسیع تر است ؛ اما به هر تقدیر، اُسکار به عنوان متر و معیاری برای ارزیابی بهترین ساخته های سینمایی سال دنیا، قرار گرفته است . این موضوع با در نظر گرفتن این واقعیت که در دنیای امروز سینما تاثیرگذارترین و مهم ترین ابزار فرهنگی محسوب می شود، اهمیت اسکار را برای ما بیشتر می نمایاند. فرهنگ به مفهوم آداب،تربیت ،هنر،ادبیات،خط ،موسیقی ،رسوم و سنتهای مخصوص یک جامعه است که در طول سالیان دراز در وجود آن جامعه شکل گرفته و مولفه های آن از ارکان تشکیل دهنده هویت جامعه محسوب می شوند. سالهاست که سینما قدرتمندترین و تاثیرگذارترین ابزار در حوزه فرهنگ تلقی شده و مراسم اسکار بزرگترین جشن سال دنیای سینما محسوب می شود.
کوینتین تارانتینو (۱) راوی فیلمهایی با ساختار پُست مدرن ، اما در اسکار امسال با Inglourious Basterds مطرح شد و خوب این امری طبیعی است .این استاد بزرگ ساخت فیلمهای خشن که با فیلم مطرح «قصّه های عامه پسند» در سینمای معاصر ظهور کرد و سالهاست که مورد تمجیدهای بی پایان اهالی دنیا سینما قرارگرفته ، امسال روایت جدید خود از جنگ دوم جهانی را به اسکار آورد و اهالی سینما این ساخته جدید را شایسته دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ( بخاطر بازی فوق العادۀ کریستوف والتس ) و همچنین " نامزدی" در بخش هایی همچون :بهترین کارگردانی ، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی ، بهترین صدابرداری و بهترین میکس صدا دانستند.
اما پیش از دیدن فیلم، این سوال در ذهن می آید که چرا اسم فیلم اینچنین بی ادبانه و عجیب است ؟ نامی که طی ماههای گذشته اعتراض های زیادی را در مطبوعات غرب به همراه داشت. معنی Inglourious Basterds در فارسی معادل می شود با «حرامزادههای بیشرف». ترجمه ای که در بیشتر رسانه ها و سایت ها نیز از آن استفاده شده است. اما چرا فیلمی که به اسکار می رسد باید چنین نامی داشته باشد ؟
این سوال پس از دیدن فیلم تقریباً پاسخ داده می شود . فیلم یک دشنام است . اما دشنام علیه چه چیز و چه کس ؟ دشنامی به نازی ها و کارهایشان در جنگ جهانی دوم . به تعبیر دیگر دشنامی بعد از هفتاد سال به کشور آلمان . امّا این فحش سینمایی فقط منحصر به آن بخش از جنایات آلمانهاست که در حق یهودیان اعمال شده . جنایاتی که نازیسم در اروپا در حق یهودیان اروپا مرتکب شده و ظاهراً هنوز بعد از هفتاد سال داغش اینقدر تر و تازه است که باید فیلمی با چنین نام وقیح و با این سطح از تصاویر خشن و بی پرده ای روایتگر آن باشد.
"تارانتینو" استاد مسلم فیلم سازی، اما بیشتر استاد نمایش دادن خشونت است ،خشونت های بی واسطه و صریح . امّا تو گویی انگار تصاویر خشن و متعدّد متن فیلم کافی نبوده و حتماً باید چنین نام عجیب و زننده ای هم برای فیلم انتخاب می شده ؟(۲) نمی دانم.
اما روایت داستان از این قرار است که فرانسۀ سال ۱۹۴۱ نشان داده می شود ، زمانی که فرانسه در اشغال آلمانها بوده. شروع فیلم در یکی از روستاهای فرانسۀ تحت اشغال نازیهاست. کلنل هانس لاندا (کریستوفر والتس ) یکی از اعضای گروه سازمان امنیت آلمان نازی که به "شکارچی یهودیها" معروف است برای بازجویی به خانه پریر لاپادیت (دنیس منوچت) که یک کشاورز فرانسوی است، میرود. لاندا، لاپادیت را با تهدید و وعده وعیدهایی مرعوب میکند و او را وامیدارد که خانواده یهودیای که در زیرزمین آن خانه پنهان کرده بود را معرفی کند. سربازان لاندا از همان تخته کف زمین به آن خانواده یهودی بیگناه با مسلسل شلیک میکنند. همه افراد خانواده کشته میشوند جز دختر آنان شوسانا که به بیرون فرار میکند و لاندا از کشتن او خودداری میورزد...چهار سال بعد شوسانا تصمیم دارد انتقام خانواده خود و سایر یهودیانی که به شیوه مشابه به قتل رسیده اند را از آلمانها بگیرد. همزمان یک گروه از جوانان یهودیِ آمریکایی نیز مشغول عملیات چریکی بوده و افسران آلمانی را به انتقام یهودیانِ کشته شده به اَشکال بسیار وحشیانه ای می کشند. نام این گروه "حرامزاده های بی شرف" است و رهبری این گروه را سروان آلدو رین (با بازی برادپیت ) برعهده دارد که به منظور حمایت از هممسلکهای یهودی خود از ایالت تنسی آمریکا برخاسته (؟!) و به فرانسه آمده و ......
این داستانِ کشت و کشتار ، در متن فیلم با تبحر تارانتینو به فنّ سینما و با تبعیت از ساختارهایی مخصوص وی روایت می شود . اما اضافه بر توضیحات فوق دو سه نکته زیر خیلی جالب توجه و با نمک است:
۱- بازی برادپیت در این فیلم از بدترین بازی هایش است. برادپیت ناشیانه سعی می کند حالت صورت مارلون براندو در فیلم پدرخوانده را تقلید کند. هرچند که برخی، بازی او را ستوده اند اما گاهی به من این احساس دست می دهد که برادپیت گویی دیگر قدرت بازیگریش را از دست داده .از بس که از او تعریف و تمجید شده و این سالها برایش هورا کشیده شده. انگار حضورش در فیلم ها حضور یک وصله نچسب است به متن فیلم . اما تارانتینو در مصاحبه ای گفته که ده سال به نقش برادپیت در این جایگاه فکر کرده است.(؟)
۲- بر خلاف برادپیت ، بازی فوق العادۀ کریستوف والتس (Christoph Waltz) که نقش افسر آلمانی معروف به "شکارچی یهودی" را بازی می کند فراموش شدنی نیست .یک افسر آلمانی بسیار باهوش و زیرک که گاهی خندان ،گاهی خشمناک ، گاهی بی رحم و گاهی متظاهر به مهربان است. او پیش از اسکار نیز، جایزه بهترین بازیگر مرد را در جشنواره کن فرانسه کسب کرد. اما بازی او کاملاً یادآور بازی فراموش نشدنی هیت لجر ( Heath Ledger)فقید در نقش جوکر ( Joker) در فیلم بسیار دیدنی شوالیه سیاه ( The Dark Knight) است .
۳- فیلم در پنج بخش ساخته شده و بخش ها با کپشن از هم جدا شده است.هر یک از این پنچ بخش در نهایت هنرمندی و تبحّر ساخته شده و به عقیده کارشناسان سینما در هر بخش و حتی در هر فریم از هر یک از این بخشها ارجاعی به صحنه ای یا لوکیشنی از یکی از فیلمهای معروف تاریخ سینما داده شده است. امّا نکته بامزه اینجاست که تارانتینوی آشنا به تاریخ و تاریخ سینما در آخر فیلم جناب آدلف هیتلر را در جریان یک ترور موفق می کشد !! یعنی تاریخ جور دیگری روایت می شود(؟) همه می دانند که در طول جنگ دوم سوء قصدهای زیادی به جان هیتلر شد لیکن او از همه اینها جان به در برد .مهمترین آنها طرح ترور نافرجام والکیری بوده است. اما انگار این آقای تارانتینو اینقدر در دلش کینه از آلمانی و نازی و هیتلر داشته که با آنهمه نمایش قساوتهای صریح و کشت و کشتارهای متن فیلم علیه شان ،بازهم دلش خنک نشده و آخر کار هیتلر را به دلیل یک ترور موفق(!؟) می کشد تا انتقام خود را از هیتلر گرفته باشد. به تعبیری این فیلم انتقام یهود است از آلمانها اما انتقامی بر روی پرده سینما . روایتی با صحنه هایی در حد اعلای خشونت و همزمان در حد اعلای تکنیک ، که در انتها صد در صد برخلاف تاریخ معاصر است (!؟)
۴- شاهدی دیگر بر تشفی و کینه ورزی به آلمانها و نازی ها در این فیلم لوکیشن هایی است که از صورت هیتلر و رفتار هیتلر گرفته شده است. تصویر چهره هیتلر در این فیلم ، تصویر چهره یک فرد مصمم و مقتدر نیست بلکه ، تصویر چهره یک احمق پرخاشگر است .احمقی که هیچ نشانی از هوش در او نیست و حسابی هم در کار خود درمانده و وامانده است. این نحوه تصویرگری از هیتلر زمانی که دوربین او را در سینما در کنار وزیر فرهنگش و در حال فیلم نگاه کردن نشان می دهد، به حداکثر خود می رسد.
اگر بخواهیم این فیلم را با آخرین فیلمی که در آن به موضوع هیتلر و جنگ جهانی پرداخته شده مقایسه کنیم این نحوه انتقام گیری از هیتلر بهتر رخ می نماید. در فیلم "والکیری Valkyrie " به کارگردانی برایان سینگر که در سال ۲۰۰۸ ساخته شد و در آن از بازیگر سرشناسی چون تام کروز نیز استفاده شد، به شکل بسیار هنرمندانه ای به ماجرای ترور نافرجام هیتلر پرداخته می شود، اما در عین نشان دادن فجایع ناشی از حکومت وی برای جهان و آلمان، از نشان دادن کاریزمای حیرت آور او بر فرماندهان و افسرانش بی تفاوت عبور نمی شود.
۵- و آخرین نکته نیز ضعف شدید فیلمنامه در خصوص ماجرای ترور هیتلر است . در این ماجرا انگار حوصله پرداخت و تدقیق فیلمنامه نبوده و صرفاً هدف کشتن رهبر نازی ها بوده چرا که در این قسمت فیلم همان افسر آلمانی که به "شکارچی یهودی" معروف بوده و باهوشترین افسر نازی محسوب می شده ، از ماجرای ترور باخبر می شود ولی با آمریکایی ها معامله کرده و در ازای دریافت اقامت دائم آمریکا اجازه می دهد تا اتفاق رخ دهد ....(!!!)
*******************
به هرحال مراسم اسکار است دیگر ! یک فیلم روایتگر جنگ امروز عراق به شرحی که در مطلب قبل رفت و یک فیلم هم روایتگر جنگ دیروز اروپا است به شرحی که در اینجا رفت . خوب بهتر است قضاوتی نکنم. بهتر است فکر کنم که حتماً هیچ یک از اینها سفارشی ساخته نشده اند. به هر حال دنیای هنر است و مراسم اسکار است دیگر !... و حکایت همچنان باقی است...
۲- با اینکه تارانتینو، آگاهانه املای کلمه «بستردز» انگلیسی را تغییر داده و به جای «Bastards»، از کلمه «Basterds» استفاده کرده، اما این کار تاثیری در تغییر عقیده شاکیان ماههای اخیر مطبوعات غرب نداشته است.
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |