وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی
 

کتاب روح ملّتها

بحثی که در نوشتار مورخ۱۲/۶/۸۸ در خصوص تأملی در برخی تفاوتهای ژاپن و آمریکا مطرح شد باعث گشت تا یکی از دوستانِ صاحبنظر عزیز که عمری را در همصحبتی با کتاب و قلم بوده اند، کتاب روح ملّتها نوشته آندره زیگفرید را برایم ارسال کنند . 

این کتاب پرمغز را زیگفرید استاد علوم سياسي واقتصاددان فرانسوي ،در خصوص تفاوتها و ویژگیهای ملتهای - یا به تعبیر بهتر کشورهای - تاثیرگذار در سرنوشت قرن بیستم نگاشته است . 

کلمه "روح ملّتها" را بدان جهت انتخاب کرده که منظور از "روح" را ،روحیه ، مغز ، منشأ و ساختمان باطنی ملتها گرفته . یعنی آن چیزی که ریشه و مبنای همه اعمال و احوال آنهاست. جوهره یا ماهیت اخلاق و محتوای یک کشور.  

با وجود گذشت سالیان نسبتاً زیاد از تنظیم کتاب ، لیکن دیدگاههای زیگفرید در تحلیل ریشه های چگونه بودن ملّتها انصافاً عمیق و متاثر از اطلاعات گسترده و جامع نگری این نویسنده فرانسوی است . پیش از اینکه راجع به کتاب صحبت کنیم خوب است نگاهی داشته باشیم به عناوین فصلهای کتاب :

فصل اول: چهره جهان جدید 

فصل دوم : واقع بینی لاتینی

فصل سوم : هوشمندی و ابتکار فرانسوی 

فصل چهارم :سرسختی انگلیسی

فصل پنجم :حس انضباط آلمانی

فصل ششم : صوفی منشی روسی

فصل هفتم : بالندگی آمریکایی 

فصل آخر: نتیجه ،تعریف و سرنوشت تمدن غربی

ضمیه کتاب ( نوشته مهندس بازرگان ): روحیّه ایرانی

 خواه ناخواه بسیاری از چیزهایی که در ژاپن و شاکله زندگی ژاپنی ها می بینم ذهن را به سمت و سوی واکاوی «علّت ها» و «ریشه ها» سوق می دهد . و خواه ناخواه بخشی از اخبار این روزهای کشورمان نیز ذهن را در جستجوی چرایی حوادث ، به شدت به خود مشغول می دارد . در شرایطی که ذهن تو با انبوهی از "چرا"ها مواجه است و در اینچنین حال و هوایی ،این چند هفته اخیر و در قطارهای رفت و برگشت مسیر دانشگاه ، خواندن تحلیل های زیگفرید که در تحلیلهایش به ریشه ها توجهات خاصی داشته ، بسیار جالب توجه بود. مناسب است تا مروری داشته باشیم به برخی از مواردی که در خلاصه برداریها یادداشت کرده ام :

***************

۱- نویسنده کتاب، زیگفرید خود یک فرانسوی است و فرانسوی ها اساساً حس تعصب وطنی شدیدی دارند که گاهی به خودستایی زننده ای منجر می شود. اما نه تنها با بیطرفی به تحلیل روحیات و ویژگیهای ملل مختلف پرداخته ، بلکه زیباترین فصل کتاب شاید فصلی است که  درخصوص ذکر ویژگیهای مردم انگلستان ، به وادی مقایسه بین روحیات انگلیسی و فرانسوی می رود.

۲- مرحوم احمد آرام ، کار ترجمه این متن ارزشمند را انجام داده ، اما با چه هنرمندی و استادی قابل ستایشی. آرام در کار ترجمه هایش ضمن پایبندی به نسخه اصلی ، با چنان متن روان و واژه گزینی هنرمندانه ای نوشتارهای خود را تنظیم می نموده که سلالت متنِ آرام برای خواننده همواره لذت بخش است . با توجه به تجربه ناچیزی که در وادی ترجمه دارم بارها در طول مطالعه کتاب به روح این استاد بزرگ سلام فرستادم. براستی نقش ترجمه در انتقال یافته های علمی دیکر ملتها نقشی اساسی و بسیار مهم است که امروز جای خالی امثال استاد احمد آرام را بسیار حس می نمائیم. 

۳- در انتهای کتاب مهندس بازرگان ضمیمه ای تحت عنوان روحیّه ایرانی اضافه کرده و به تحلیل ریشه های مسائل موجود در جامعه ایرانی پرداخته است.  

۴- زیگفرید بحث نژاد و ژن را در ابتدای هر فصل به شکل ظریفی مطرح کرده است .بحث نژاد و در واقع بحث ژن را بسیار اساسی می داند ٬لیکن بلافاصله از آن عبور کرده و در دومین بحث به تاثیرات آب و هوا در شکل گیری خلقیات ملل سرزمینهای مورد بحثش می پردازد. بحث موقعیت جغرافیایی و حتی تاثیر" بادهایی" که به یک سرزمین می وزد را در شکل گیری "خلقیات" مردم آن سرزمین بسیار تعیین کننده می داند. 

در تحلیل ژن و نژاد یکی از تعابیری که زیاد استفاده می کند اینکه :فلان کشور دارای نژاد کهن یا پیر است و فلان ملت نژادش هنوز جوان است.

۵- یکی از زیباترین فصول کتاب مربوط به تحلیل نویسنده در خصوص "انگلیسی ها"ست. انگلستان و نقش و جایگاه آن در تمدن چند قرن اخیر دنیا را بسیار ظریف بررسی نموده . زیگفروید می نویسد: یکی از اساتید درس تاریخ در کلاسهایش در خصوص تاریخ انگستان در اولین جلسه می گفت : «انگلستان ، یک "جزیره" است... ، خوب حالا شما هم به اندازه من درباره انگستان می دانید!». درواقع درک ما از مفهوم جزیره بودن این کشور در شناخت آن بسیار تاثیرگذار است.

کشوری با تنها ۳۲۰هزار کیلومتر مربع ( مقایسه کنید با ایران خودمان  ۱میلیون و ۶۴۰ هزار کیلومتر مربع! ) بی هیچ اتصالی به خشکی و جدا مانده از اروپا در میان اقیانوس ، چنان تاثیری در سرنوشت بشریت داشت که زمانی یکی از زمامداران بریتانیایی گفت : «پهناوری مستعمره های ما چنان است که هیچ وقت خورشید در مستعمره های بریتانیای کبیر غروب نمی کند... از مشرق کره زمین تا مغرب آن مستعمرات ما گستره است» . چرا چنین است ؟

زیگفرید در پاسخ این سوال "هوش انگلیسی" را تحلیل می کند و  به عنوان یک فرانسوی کاملاً با حسرت در این خصوص سخن می گوید. مثالی که در این بحث می آورد اینکه :در تفاوت باهوش تر بودن انگلیس ها همین که آنها موفق بوده اند که در دوره های مختلف، ایجاد تغییرات و پیشرفت در کشورشان را با جریان ملایمی از اصلاحات به سامان برسانند . لذا هنوز حتی امپراطورشان را حفظ کرده اند و همزمان تمام ساختار های مدنی جدید را هم پیاده کرده اند . ولی ما فرانسویان همیشه در مواقع تصمیم به ایجاد تغییر٬ در کشورمان ناچار به انجام انقلاب های متعدّد و واکنشهای شدیدی چون"انقلاب کبیر فرانسه"شده ایم.(!)

بحث دیگری که در مقایسه انگلیس و فرانسه دارد اینکه جزیره بودن انگلیس باعث شده تا نژاد در این کشور جوان باشد. یعنی سابقه و مدرکی بیش ازحدود هزار سال از انگلیسیها در تاریخ نداریم . برخلاف فرانسه که  سابقه ای دوهزارساله دارد و نژاد کهنه شده است. لذا در انگلستان هیچ چیز بیشتر از توپ بازی افراد را خوشحال نمی کند. انگلیسی هر وقت که کار دیگری نداشته باشد به توپ زدن می پردازد. توپ بازی اعم از توپ گلف، توپ تنیس ، توپ پولو یا ... ٬ هر چیزی که به شکلی به توپ مرتبط شود! در حالی که شهروند فرانسوی را ادبیات٬ هنر ، موسیقی یا گفتگو با دیگران است که سیراب می کند. 

۶- در بحث آلمان پس از اشاره به جغرافیای آلمان و وجود سه نژاد مختلف ژرمن ، آلپی و اسلاو و سابقه هر یک می گوید : هیچ ملتی نیست که بیش از ملت آلمان دم از نژاد خویش زده باشد (به رغم عدم وجود وحدت نژاد!). در این فصل سه نکته جالب توجه است : یکی بحث علل وجود حس نظم در فرد آلمانی ،دوم  نگرانی شدید نویسنده ازسقوط اخلاق در این کشور و سوم تاریخچه حضور عمیق یهودیان در آلمان و اشاره به علت کشتار آنها در جریان جنگ جهانی .

۷- در بحث آمریکا تحلیل های دقیقی از مراحل و امواج مختلف مهاجرت به آمریکا ارائه می دهد . ولی در ابتدای بحث می گوید: اساساً در بحث مقایسه آمریکا با کشورهایی مثل فرانسه ٬آلمان ٬انگلیس و... باید معنی کلمه «قارّه» را خوب فهمید و به این مطلب توجه داشت که مقایسه این کشورها با آمریکا مقایسه صحیحی نیست . چرا که عظمت طبیعت در آمریکا باید یکی از مهمترین مسائلی باشد که مطمح نظر ما قرار گیرد. مثالی که زیگفرید در این باب می آورد جالب توجه است: "برای ما اروپائیان تسخیر زمین و مستعمره کردن یک سرزمین کاملا مفهوم روشنی دارد (!) ٬ اما آمریکائیان هرگز بر سرِ زمین و تسلط اراضی نزاع نمی کنند چه هر اندازه زمین که بخواهند در اختیار دارند. لذا آنان بیشتر به تسلط مالی و صنعتی و تجاری می اندیشند."

یکی دیگر از نکات مورد اشاره در خصوص آمریکا بحث نژاد است و اینکه در آمریکا به دلیل امتزاج نژادهای ملل مختلف ٬هنوز تثبیت نژاد صورت نپذیرفته و نژاد همچنان در حال جوشش و تکامل است .در واقع هنوز چیزی به عنوان " نژاد آمریکایی" وجود ندارد.

********************

 اینکه اساساً بدانیم در کجای تاریخ ایستاده ایم و به کدام سمت و سو در حرکتیم و حرکت ما الهام گرفته از کدامین الگوهاست و اینکه چه میزان در "الگوی" فرهنگی و توسعه ای که اتخاذ کرده ایم دخل و تصرف آگاهانه نموده ایم ٬ اینها همه سوالاتی است که در خواندن اندیشه های امثال زیگفرید و دیدن رفتار مردم کشورهای مختلف از ذهن عبور می کند . قرن گذشته با شتاب خاصی از توسعه برای برخی کشورها طی شده ، و آیا ما مطالعه عمیقی در چگونگی الگوهای آنها و تطوّر احوالشان نموده ایم؟ اینکه آیا طرح مشخص و دقیقی در حوزه های گوناگون طرح ریزی کرده ایم یا اینکه با الهام گیری از یک شمای کلی در حرکتیم ؟  آیا مطالعات عمیقی در احوال مسیرهای طی شده کشورهای مذکور داشته ایم و آیا سره آنها را از ناسره جدا کرده ایم ؟ طرح ما برای حوزه آموزش عالی یا آموزش و پرورش بیشتر به مسیر کدام یک از این کشورها نزدیک است؟ آیا می توان گفت که می توانیم دستاوردهای تجارب بشری را نا دیده ، خود طرحی نو به تعبیر حافظ دراندازیم؟ کلّا.  

اکنون پس از گذشت سالها از تحلیل های زیگفرید ، "بررسي روح ملّتها" نگاه نو وجديدی را طلب مينمايد امّا من امروز بیشتر مشتاقم تا بیش از شناختن دیگران ، خود را بشناسم و بدانم در کدامین راه و بر کدامین مدار در حرکتم ؟ شاخصه های حرکت امروز جامعه من چیست ؟ مولوی عزیز با بیان هنرمندانه خود ابیات کنایه آمیزی دارد که گاهی بر ذهن خطور می کند که نکند که شرح احوال ما باشد  

هر کسی رويی به سويی برده اند
وين عزيزان رو به  بی سو کرده اند

 
هر کبوتر می پرد زی جانبی
وين کبوتر جانب ِ بی جانبی

 
هر عقابی می پرد از جا به جا
وين عقابان راست  بی جايی سرا

 
ما نه مرغان هوا ، نِی خانگی
دانۀ ما دانۀ بی دانگی


۱- درباب این بحث چنانچه دوستان عزیز نسبت به معرفی کتابهای مفیدی که با نگرش تحلیلی به تشریح علل و ریشه های وضعیت کشورها پرداخته باشد، اقدام نمایند  موجبات سپاسگزاری بسیارم را فراهم خواهد آورد.
 
  نوشته شده در  جمعه ۱۳۸۸/۰۸/۲۲ساعت ۷:۲۸ ب.ظ  توسط محمدرضا اسلامی  | 
 
  POWERED BY BLOGFA.COM