وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
دوستان اندونزیایی
برخی از علامت سوالها در ذهن بی پاسخ می مانند. حداقل تا مدت های طولانی. یکی از مواردی که ماههاست در ذهن،با من حرکت می کند شگفتی و حیرت من است از اصالت رفتار، متانت، ادب و حضور جدی اسلام در زندگی دانشجویان اندونزیایی.
پیشتر از این هیچ گاه اندونزی کشوری تا این حد اسلامی در ذهن من نبود. دورادور با حضور اسلام و وجود مسلمانان در آاین کشور پر جزیره در شرق آسیا گاه بودم، اما تجلی رفتارهای ناب اسلامی در دانشجویان این کشور بارها در ماههای گذشته به حیرتم واداشته ، بی پرده بنویسم احساس شرم کرده ام.در مقایسه برخی معیارها با خودم و کشور خودم که جمهوری اسلامی است متعجب می شوم وقتی که می بینم "عمل " به اسلام در مردم کشوری با حکومت غیر اسلامی از "من" ( و گاهی "ما" ) بیشتر احساس می شود.
با گیلیگ پارادهانا در کلاسهای دوره زبان ژاپنی آشنا شدم.در کشور خودش معلم زبان انگلیسی است. جدّیتش در یادگیری زبان جدید و همچنین خط کلافه کننده کانجی برایم تحسین برانگیز بود.اما همدرسی من با این جوان اندونزیایی باعث حشر و نشر بیشتر با سایر هموطنانش شد.آرامش ،پشتکار و حس کمک به دیگران مواردی است که شواهد بسیاری در خصوصشان در این مدت دیده ام .ژاپن را به عنوان کشوری مدرن در شرق آسیا دوست دارند اما " ژاپن زده " نیستند و احساس خودباختگی به هیچ وجه در آنها نمی بینی .بیش از بحث حجاب ـ که البته در نهایت کمال است ـ وجود متانت رفتار در دختران دانشجوی این کشور حیرت آور است. هیچ گونه مظهری از «تَبرّج » ـ که تعبیر قرآنی جلوه گری است ـ را نمی بینی. در این گونه مواقع بیشتر به ریشه های تربیتی می اندیشی .ریشه های تربیتی در دوران کودکی است که میوه های بزرگسالی را شکل می دهد. "گلیگ پارادهانا " دو سال از من کوچکتر است ولی ۲ فرزند پسر و یک دختر دارد. فرزند سومش هفته پیش به دنیا آمد.مفصل راجع به نحوه تربیت فرزند در دنیای امروز با توجه به وجود اینترنت صحبت می کند.اینترنت را بزرگترین چالش در مسیر تربیت فرزند می پندارد.بیش از مشروب فروشیهای موجود در کشورش ـ که با تاسف از آزاد بودن آنها یاد می کند ـ و بیش از ماهواره ، وجود اینترنت را جهت تربیت چالش برانگیز خطاب می کند.زمانی که از تربیت فرزند صحبت می کند ناخودآگاه این مرور در ذهنم شکل می گیرد که چقدر و چند بار با دیگر دوستانم در این باره صحبت داشته ایم و چقدر دغدغه جدی در این باب در سایر دوستانم بوده است ؟
"گیلیگ " عربی را نمی فهمد.چون که الفبای زبان عربی برای او مانند الفبا و حروف یک زبان ناآشنای دیگر برای ماست.اما علاقه اش به "فهم" و تدبّر در آیات قرآن احساس شور و شعف در من پدید می آورد. زمانی که در بین نمازها می خواند :« رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ و ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا » و اشک تمنّا به دیده می نشاند ، دلم می لرزد .دلم پر می زند.به رغم سختیهای ناشی از زندگی در یک کشور دیگر ، گلیگ بیشتر روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه می گیرد...در جریان اخبار غزّه ،چه بارها که آرزوی بودن در آن زمین پربلا را که نکرد...
*****************
اندونزی کشوری است در شرق آسیا و به پایتختی جاکارتا.جمعیت آن حدود ۲۱۵ میلیون نفر.نزدیک به ۱۹۰ میلیون نفر از مردم آن مسلمان اند و مابقی مسیحی ،هندو یا بودائی. کشوری است که همانند تایوان یا ژاپن از چهار یا پنج جزیره بزرگ اصلی تشکیل نشده بلکه این کشور از حدود هیجده هزار جزیره تشکیل شده است . حدود ۷۸۰۰ جزیره نام گذاری شده ولی برای مابقی هنوز حتی نام نیز انتخاب نشده است.پس از جزیره ای که جاکارتا در آن است ، معروفترین جزیره این کشور Bali نام دارد که بیشتر به سبب جاذبه های گردشگری آن شناخته است.
پوشش گیاهی متنوع و میوه های مختلف ، محصول طبیعت این سرزمین است.کوه آتشفشانی karakatau در این کشور اخیرا فعالیتهایی داشته است و ...
*********************
اینها را کار ندارم . اینها بیان بی روح آمار و ارقام است که می توان در مورد هر سرزمینی از منابع مربوطه بدست آورد .لیکن آنچه را که می بینیم و احساس می کنیم با خواندن متفاوت است . دیدن و ادراکِ مفهومی برتر از خواندن و دانستن است. وجود اصالتِ رفتار بچه های اندونزی مرا به فکر فرو می برد.تفکر جدّی .اینها محصول سیستم تربیتی خانواده ها و مدارس آنجا هستند.محصولات ما چقدر باید برتر باشند؟ ما که داعیه عمل تمام و کمال به مبانی دینی و برخورداری از فرهنگی چند هزار ساله داریم . ما که "جزیره " نبوده ایم و بلکه حضورمان در راه ابریشم امکان تعامل و توشه برگرفتن از فرهنگهای اقوام مختلف را جهت گذشتگانمان فراهم کرده بود ، امروزیانمان می باید چگونه باشند؟...
بحث ، بحثِ پوشش نیست.حتی بحث غرب زدگی و شرق زدگی هم نیست.بحث در اصالت رفتار و انتخاب است.دانشجویانِ ما در فضای آزادِ تحصیل در کشورهای خارجی چگونه اند؟ در فضایی که بحث "انتخاب" است و امکان انتخاب فراهم، محصولات تربیت خانواده ها و مدارسمان کدام حال و هوا را برمی گزینند؟...
************************
هدف این نوشتار نقد خویش و کم انگاشتن ارزشهای خویش ،نیست. آنچه نوشتم برداشتم است از دیدن رفتار تحسین برانگیز "دانشجویان" این سرزمین در مقایسه با دانشجویانِ دیگر کشورها .بی شک برای برداشتِ واقعی از هر کشوری و فرهنگی باید دو سه سال در آن زندگی کرد، ولی اگر نخواهیم ضرب المثل مُشت نمونه خروار را بگوئیم ، باید گفت: "بوی عطری از درون این باغ به مشام می رسد... یحتمل گلهای زیادی در این باغ روئیده است"... چه زیباست انتخاب سیدرضا میرکریمی برای نام فیلمش:«اینجا چراغی روشن است...»
" گیلیگ " و برگ پائیزی
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |