وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی
 

 بیستم مهرماه

 حافظ جان خسته نباشی عزیز

خیلی زحمت کشیدی

یک تنه خیلی حرف ها رو زدن ، یک تنه بار خیلی ها را بردن ، ... تنهایی از ریا و تظاهر و لقمۀ شبهه فریاد کردن ، عاشقی کردن ، عارفانه زیستن، زلف بر باد دیدن، اهل سحر بودن، درسِ سحر بر در میخانه نهادن، از بوی پیراهن یوسف گفتن، از ساقی سیمین ساق شرح کردن... اینها همه را گفتن خیلی سخته عزیز
ممنونتیم برادر عزیزمان 
ممنونتم که یک جور نگاه کردنِ به دنیا برایمان به یادگار گذاشتی
با تو در محاکاتیم ... همچنان

چون فلاطون، خم نشین شراب
سر حکمت به ما که گوید باز ؟

  نوشته شده در  یکشنبه ۱۳۹۳/۰۷/۲۰ساعت ۶:۵۰ ق.ظ  توسط محمدرضا اسلامی  | 
 
  POWERED BY BLOGFA.COM