وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
این حدیثم چه خوش آمد !
روز هفدهم ربیع است و اینجا مثل سایر روزها ساکت و خاموش و "زمان" باز در کار کاغذ و کتاب می گذرد . مثل روزهای دگر . سکوت و فرمول و نمودار و جدول و ... . از ابیاتی که از بر داشتم گفتم کدام مناسب ترِ احوال امروز است ؟ چند بیتی با خود به زمزمه بخوانم . سراغ مولوی بروم؟ ... این نیم شبان کیست چو مهتاب رسیده؟ / پیغمبرِ عشق است و ز محراب رسیده / آورده یکی مشعله، آتش زده در خواب / از حضرتِ شاهنشهِ بیخواب رسیده / این کیست چنین غلغله در شهر فکنده / بر خرمنِ درویش چو سیلاب رسیده / یک دسته کلید است به زیرِ بغلِ عشق/ از بهر گشاییدنِ ابواب رسیده ... همیشه در خواندن این غزل ناخودآگاه به یاد پیغامبر مهر و عشق و نور می افتم و یاد او متبادر می شود . یا آن غزل زیبای دگر : چو غلامِ آفتابم هم از آفتاب گویم / نه شبم نه شب پرستم که حدیثِ خواب گویم / چو رسولِ آفتابم به طریق ترجمانی / به نهان از او بپرسم ، به شما جواب گویم ... اما نه ؛ امروز این غزل مولوی هم انگار جواب نمی دهد . باید به فکر غزلی دیگر بود . حس حیرت و خستگی از احوال امروز ملل مسلمان بیش و پیش از هر حس و حالی همراه است . اینکه چرا رسم و آیین زیبنده و زیبا با یکدیگر زیستن نمی دانند و نیاموخته اند ؟ اینکه پیروان طریقت پیامبر مهر چرا با آیین صفا زندگی نمی کنند ؟ چرا کلام ها اینقدر تند و خشمناک است ؟ کلام مهر کجاست ؟ اینهمه تشفی ها و کدورت ها ... چه نسبتی با روح و جوهره کلام رسول مهربانی دارد ؟ ... این دست پرسش های بی پاسخ می آید و می رود ... این نوشتار را از مهندس بیژن زنگنه در خبر آنلاین خواندم |+| . (۱) یادداشت تحلیلی نسبتاً خوبی است . ظرفیت های خوب زیستن و اینکه چرا احوال ملل مسلمان آنگونه که باید باشد نیست ... اما ذهن خسته تر از آن است که به پای بحث و استدلال نشیند ...صحنه ها و اخبار یومیه از سوریه و بن غازی و مسجد کویته پاکستان و فلوجه وهرات تند تر و تلخ تر و صریح تر از اینهاست ... اشکال کار در کجاست ؟ ...
... شاید رندی های حافظانۀ حافظ بیش از هر چیز جواب می دهد . اینکه شاهدِ ترسایِ میخانه هم از اینگونه مسلمانی ما در حیرت است ...
این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت / بر درِ میکدهای با دف و نی ترسایی
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد / آه اگر از پیِ امروز بُود فردایی ... (۲)
۱- یادداشت دیگری هم از رسول جعفریان به مناسبت این روز : |+| .
۲- صدر و ذیل این غزل -که یکی از زیباترین غزلیات حافظ است - هر دو خواندنی است . غزلی سرشار از اشارات نغز و ناب . از خوش آمد اتفاق اینکه دیدم استاد شهریار -که مرید آستان حافظ بوده- در شاهکاری هنرمندانه به تضمین این غزل پرداخته اند که خواندنش سرشار از لطف است : |+| .
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |