وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
کنگره مدیریت بحران در حوادث و بلایا
پنجمین کنگره بین المللی بهداشت ، درمان و مدیریت بحران در حوادث و بلایا از مورخ پنجم تا هفتم بهمن ماه در مرکز همایشهای رازی تهران برگزار شد.
این کنگره به منظور ارتقا دانش فنی و آمادگی مجموعه عظیم بهداشت و درمان تشکیل شده بود. در "ساعات و روزهای اول پس از وقوع بلایای طبیعی" (که بعضاً ساعات طلایی نامیده می شود) ، بدنه پزشکی کشور، بیش از بسیاری از ارگانها ، درگیر کار امداد و نجات می شود؛ رسالتی سترگ دارد و این امر آمادگی تمام عیار بدنه جامعه پزشکی را برای مهار بحران طلب می کند .
به اتفاق آقای پروفسور شیزو تاکادا و بنا به دعوت اساتید ارجمند و همکاران سخت کوش دبیرخانه این کنگره و همچنین بنا به بزرگواری استاد فرزانه جناب آقای دکتر نیکنام ، توفیقی فراهم گشت تا ایام کوتاهی در همصحبتی با پژوهشگران حوزه مدیریت بحران سپری شود . جناب آقای دکتر نیکنام استاد ارجمند دانشگاه و پزشک متخصصی هستند که فارغ از جایگاه رفیع ایشان در حوزه علم پزشکی و روابط بین المللی گسترده با مبرزترین پزشکان جهان، اما اشراف و تسلط ایشان بر علوم و مفاهیم قرآنی موجب حیرت است . ایشان را شاید نباید پزشکِ قرآن شناس که ، قرآن شناسِ پزشک باید نامید و خوشا بر احوال آنان که توانستند در مسیر علم و معرفت « توام » گام نهند و درود بر چنین احوال ؛ که بس قریب است به الی احسن الحال .
ایشان از فرزانگان روزگار ما هستند و همچون بسیاری از خوبان ، گمنام . و صدای ایشان البته صدایی آشنا برای اهل دل .برگزاری کنگره فرصتی بود تا امکان سخنرانی در باب آسیب های وارد به بیمارستانهای منطقه توهوکو ژاپن فراهم شود . حال و هوای ایران و قرارگیری در زمینی که از خاکش "بوی تعلق" استشمام می شود بهانه ای کافی است تا چند سطری در باب سفر به خاک اجدادی نگاشته شود . با توجه به ایام اقامت کوتاه در ایران ، شاید به اجمال ذکر موارد ذیل خالی از لطف نباشد :
- تعجب : برای آقای تاکادا تعداد شرکت کنندگان درکنگره تعجب آور بود . نزدیک به دوهزار پزشک و پرستار در این کنگره شرکت جسته و تعداد مقالات انصافا قابل توجه بود .(البته یکی از دلایل این امر که برای آقای تاکادا واضح نبود ، وجود امتیاز بازآموزی پزشکی است که سازمان نظام پزشکی ، برای پزشکان شرکت کننده در این دست کنگره های علمی قایل می شود.) با توجه به اینکه در زمان بحران های بزرگ، مسئله امداد و نجات گاه نیازمند کمک کشورهای پیرامون است ، متخصصین بحران و پزشکانی هم از کشورهای اطراف ( ترکیه ، عراق ، پاکستان و افغانستان ) دعوت شده بودند . همچنین میهمانانی از سازمان بهداشت جهانی ، سوئد ، کنیا ، لبنان و ... نیز حضور داشتند . هم صحبتی با هر یک از این دوستان فرصتی بود تا بتوان با "نگاه مدیریت بحران" در کشورشان آشنا شویم .
- موضوع سخنرانی:موضوع مقاله و ارایه سخنرانی ما در این کنگره بحث و بررسی آسیب های وارد به « شبکه بیمارستانهای منطقه شمال شرق ژاپن» در اثر زلزله و سونامی 11 مارس 2011 بود . در زمان بروز بحران « شبکه بیمارستانها » باید وارد عمل شوند . در این باب بیمارستان شهر ایشی نوماکی را به عنوان مطالعه موردی انتخاب نموده و در باب مسایل این بیمارستان بعد از زلزله و سونامی به تفصیل بحث و بررسی به عمل آمد .
- فرونریختن بیمارستان : برای یک بیمارستان پس از زلزله مهمترین مسیله ، سالم باقی ماندن ساختمان خود بیمارستان است ؛ چیزی که در خصوص بیمارستانهای منطقه توهوکو رخ داد . یعنی هیچ یک از بیمارستانها در اثر زلزله و حتی برخورد سونامی فرو نریخت . اما آسیب هایی به شریانهای حیاتی بیمارستان ، شامل شبکه برق ، آب ، گاز و مخابرات وارد آمد که این امر باعث مشکلات جدی در امداد و درمان بیماران شد ( خصوصا در روزههای اول بعد از سونامی ). تحلیل ارایه شده در مقاله ما این بود که در میان شریانهای حیاتی که بعد از زلزله قطع می شود ، قطع شبکه ارتباطاتی ( تلفن و اینترنت) - Telecomunication- از قطع آب و برق و گاز هم خطرناک تر است . بر موضوع امداد و درمان اثر عمیق تری دارد. در این باب نمودارهای تحلیلی ارایه شد.
- میهمان پاکستانی - در دیدارهایی که با مهمانان خارجی کنگره برگزار شد صحبت های سخنران پاکستانی جالب توجه بود . می گفت در زلزله سال ۲۰۰۵ نزدیک به هشتاد و یک هزار تن کشته شدند . تا آن زمان ما در پاکستان مطالعات لرزه خیزی و انتظار زلزله بزرگ را نداشتیم . تازه از بعد از این زلزله سازمان مدیریت بحران تشکیل شد. نکته مهم این است که این سازمان به سرعت مسیر رشد را طی کرده و به صورت سازمانی مستقل درآمده که در دولت جایگاه خاص خود را پیدا کرده است .
- خانه هنرمندان ایران : حسب اتفاق ، متوجه شدیم که هفته فرهنگی ژاپن در خانه هنرمندان ایران آغاز شده است. به اتفاق میهمانان خارجی کنگره امکان شرکت در این مراسم فراهم شد. برای این مراسم پنج هنرمند از کشور ژاپن و دو هنرمند از پاریس به تهران آمده بودند تا هنرهای سنتی ژاپن شامل گل آرایی ، خطاطی ، موسیقی ، مراسم چای و ... را معرفی کنند . سرپرست گروه هنرمندان در سخنرانی خود گفت که در اصفهان از دیدن میزان محبت مردم ایران گریه کرده ام . گفت قبلا من ایران را «از مطبوعات» می شناختم و الان در برگشت از ایران، تنها کاری که از دست من برمی آید این است که به اطرافیان خودم راجع به آنچه دیده ام بگویم . سخنرانی آقای دکتر عراقچی سفیر سابق ایران در ژاپن و آقای کومانو، سفیر ژاپن در تهران در حوزه مشابهت های فرهنگی دو کشور ، جذاب و قابل تامل بود . نمایشگاه عکس سونامی نیز در حاشیه مراسم برگزار شده بود . در خانه هنرمندان ، امکان دیدار با تاکانوری اکویاما | + | هم فراهم شد . فارسی صحبت کردنش حیرت همه را برانگیخته است . باور کردنی نیست که یک نفر بتواند در کمتر از یکسال ( هفت ماه) زبان فارسی را اینچنین صحبت کند . انسان است و اراده و ...
-شیراز : این بیت سعدی شاید ما را به شیراز کشاند: "ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید / هزار سال پس از مرگِ او گرش بویی" . سمینار « ساختمانهای با جداساز لرزه ای » ( Performance of Base Isolation Buildings During Tohoku Earthquake) به همت سازمان نظام مهندسی ، سازمان مسکن و شهرسازی و دانشگاه شیراز برگزار شد و مجالی شد تا در جمع مهندسین استان فارس در باب آخرین تکنولوژی ساختمانهای با جداساز لرزه ای بحث و تبادل نظر شود . این نشست با همت و بزرگواری جناب آقای مهندس دیهیمی ، جناب آقای مهندس راهنما و جناب آقای مهندس راستی ، فرصتی بود تا به لزوم تسریع در استفاده از تکنولوژی های نوین در صنعت سازه اشاره شود.
-برج میلاد: به خوش سلیقگی و خوش ذوقی مسئول مهمانان خارجی کنگره ( آقای دکتر چینی گرزاده ) برنامه یکی از شبها به بازدید از برج میلاد اختصاص یافته بود و این تجربه ای بود شگفت . کارگاهی که سالهای سال ایام جوانی در آن گذشت و آن دوران فضایی بود تشکیل شده از «خاک ، بتن ، فولاد و سودای آرزوهای سازندگانش – چیزی که"عشقِ مهندسی" می نامیدیمش- »، امروز به مکانی شیک و مرتب درآمده و جامه نیکویِ بهره برداری به تن پوشیده است. در قدم قدم این بازدید یاد خاطره های دوستان و ایام پرچالش آن روزها به ذهن می نشست . سه سال است که طرح افتتاح شده و این اولین دیدار من است از برجی که سالهای جوانی هماره در ذهن تصور می کردم که بازدیدکنندگانِ آینده در دیدار آن چه احساس و چه ادراکی خواهند داشت . در گروهی که با اتفاق به بالا می رفتیم میهمانان کنیا ، ترکیه ، پاکستان ، عراق ، لبنان و ... حضور داشتند . بر فراز برج و در دیدن نگاههای این میهمانان احساس می کنی که قامت بلند میلاد مایه مباهات است برای تهران. افراد راهنمایی حضور داشتند که برای میهمانان خارجی به انگلیسی روان راجع به برج توضیح می دادند . و این کار پسندیده و باعث خوشوقتی بود چرا که مثلا در برج توکیو یا برج ناگویا این کار را نکرده اند . در خلال بازدید بیش از هر یک از دوستان یاد جناب مهندس زرکوب با من بود . همیشه با چنان حرارت و انرژی سخن می گفتند که موج انرژی در کلام ایشان انرژی بخش بود . سالها قبل ایده احداث برج مخابراتی- تلویزیونی را به شهردار وقت تهران پیشنهاد داده و پس از آن ده سال از عمر را در کار احداث این عمارت صرف نمود . فکر می کردم که ایشان اکنون کجا هستند و از تجربیات ایشان چگونه و به چه نحو استفاده می شود ؟
- ترافیک : نحوه رانندگی و کیفیت رانندگی ها جدا قابل تامل و ناراحت کننده است . گویای خیلی چیزهاست . چرا چنین است و چه باید کرد را بی شک نمی توان ساده یافت اما هر چه هست ، به نظر می رسد چیزی است که همه با هم ، آن را پذیرفته اند . و همه انگار با آن کنار آمده اند. «مدیریت بحران» وقتی که با یک باران یا برف ساده کلا شبکه ترافیکی قفل می شود چه محلی دارد ؟ امداد و نجات وقتی که شبکه راهها بسته است چطور ممکن است ؟ در دیدن مسیله ترافیک تهران ، و بسته بودن راههایش ، می توان تصور کرد وضعیتی را که در زمان بروز زلزله و ساعات اول پس از بحران رخ خواهد داد .
- گاهی به آسمان نگاه کن : از خوش آمد روزگار و نیک فرجامی اتفاقات این بود که در این سفر ، با شاعر جوان و خوش قریحه کشورمان محمد مهدی سیار آشنا شدم . اینکه می بینی آب و خاک ایران زمین همچنان توان پروش این دست روحهای نفیس را داراست باعث خوشوقتی است . محمد مهدی سیار|+| اگر چه دکترای فلسفه دارد و فلسفه خوانده، اما خشکیِ اخلاقِ فیلسوفانه، چشمه جوشان درونش را نخشکانیده ، قریحه اش در این دوره و زمانه که نگاهها و فکرها در بیابان سیاست و اقتصاد وامانده ، جوشان است . می خواست غزلی بخواند ؛ با این جمله شروع کرد که " و فی السماء رزقکم " ... "و روزی شما در آسمان است" . و اشاره داشت به نام ساخته زیبای کمال تبریزی که " گاهی به آسمان نگاه کن". در این احوالِ پریشان روزگار اما ، آب و خاک ایران گویا همچنان توان این دارد که از بقیت گِلِ مولانا و حافظ ، روحهای شیدا بپروراند . به تعبیر حضرت حافظ ، هنوز بوی گُلی هست و رنگِ نسترنی ... تا باد چنین بادا .
شانزدهم بهمن ماه ۱۳۹۰
*برچسب : سفرنوشته ها
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |