وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی
 

طرح توسعه ایستگاه راه آهن اومِدا

فرودگاهها و ایستگاههای راه آهن را به تعبیری می توان « دروازه شهرها»  دانست در عصر جدید . این دروازه های شهری در دوران معاصر ترکیبی هستند از قدرت و خلاقیت در طراحی معماری ، تکنولوژی ساخت ، رونق و پشتوانه اقتصادی یک شهر و مهمتر از همه افق فکری مدیران و برنامه ریزان .

برنامه ریزان شهری در ژاپن ، از سالهای دور ، اندیشه تجمیع ایستگاهها را « در مرکز شهرها » در سر داشته اند . « تجمیع ایستگاهها » به این مفهوم که مدیریت شهری بتواند کاری کند که یک ایستگاه ترکیبی باشد از محل بهم رسیدن خطوط راه آهن بین شهری ، خطوط راه آهن شهری ، و خطوط مترو .

اُوساکا یکی از قطب های اقتصادی کشور ژاپن و دومین شهر مهم این کشور پس از توکیو می باشد . ایستگاه راه آهن مرکزی این شهر « اومدا Umeda» نام دارد . ایستگاهی که نقطه تجمیع تمام خطوط متعدد قطار در منطقه کانسای است و میلیاردها ین هزینه ساخت وسازهای راه آهن ، همه به این نقطه ختم می شود . این ایستگاه ، به نحوی مرکز ثقل حمل و نقل در منطقه کانسای است . ( کانسای یا: 関西地方 Kansai-chihō عبارت از منطقه ای است که شهر های اوساکا ، کیوتو ، نارا و  کوبه را در بر می گیرد. این منطقه محل اجتماع جمعیتی نزدیک به نوزده میلیون نفر است).

در مقام حرف ، سخن راندن از بحث « تجمیع ایستگاهها » امری آسان است ؛ اما در مقام عمل ، نیازمند افق و اندیشه ای بسیار بلند است تا چنین امری محقق شود .(۱) اینکه شهروند بتواند در مرکز شهر پس از پیاده شدن از قطاری پس از طی چند قدم ، به قطاری از شرکتی دیگر برسد و از آن نقطه ، با قطار شرکت دیگر به نقطه ای دیگر از کشور ، یا با مترو به نقطه ای دیگر از همان شهر برود ، تسهیلی بسیار مهم است که امکان برنامه ریزی و صرفه جویی در هزینه ها و وقت را برای مسافر فراهم می کند .

بنا به آمار ارایه شده هم اکنون، ایستگاه اومدا ( 梅田駅 umeda eki)  روزانه به بیش از دو میلیون و سیصد هزار مسافر خدمات می دهد و دلیل این امر عبور خطوط قطار شرکت های Hankyu ، Hanshin ، JR و متروی شهر اوساکا از این نقطه شهر اوساکا می باشد . (لینک)

در ماه می سال جاری ( اردیبهشت ماه ۱۳۹۰) بخشی از طرح توسعه ایستگاه اومدا به بهره برداری رسید  و یک سقف فولادی قوسی شکل ، ما بین دو برجی که در دوسمت ایستگاه واقع شده اند قرار گرفت و باعث شد تا ایستگاه راه آهن اومدا مسقف شود. مسقف به سقفی برازنده و زیبا و البته بسیار فنی .

تصویری سقف ایستگاه اومدا  

سقف ایستگاه اومدا

ویژگی این سقف فولادیِ قوسی شکل این است که طرح احداث آن به نحوی طراحی شد که مدت احداث سقف ، همزمان باشد با تردد قطارها در زیر سقف . یعنی همزمان با عملیات نصب ، تردد قطارها متوقف نشده ، و در تمام طول مدت اجرای این عملیات ، سیستم حمل و نقل در منطقه کانسای متوقف نشود . شاید فراتر از زیبایی این سازه ، زیبایی و ظرافت روش اجرا ، تحسین برانگیز بود .

بهره برداری از فضای مسقف جدید در تعطیلات گلدن ویک ماه می سال ۲۰۱۱ (همین امسال) ، نشان از این است که طرح توسعه ایستگاهی حتی در سطح و وزن « اُومدا » هم همچنان ادامه دارد و نباید چنین انگاشت که همه ارکان یک مولفه شهری از ابتدا بایست کامل باشد . اگر سیاست گذاری صحیح باشد ، طی سالیان ، به تدریج و به مرور ، امکان تکمیل طرح و برازنده نمودن ، میسر و ممکن خواهد بود .

اومدا امروز قلب تپنده اوساکا محسوب می شود .

در هفته گذشته بازدیدی انجام شد از کارگاه احداث برج A در شمال ایستگاه اومدا  . مناسب است که اشاره کوتاهی به این طرح مهم که هم اکنون در این نقطه در دست اجراست داشته باشیم .

یک – قطعه زمینی در قسمت شمالی ایستگاه اومدا وجود دارد که مقرر شده تا چهار برج تجاری-اداری در آن احداث شود . این برج ها از A تا D نامگذاری شده اند و بخشی از ادامه طرح توسعه ایستگاه راه آهن اومدا عنوان می شوند. بازدید جاری به بررسی روند احداث برج A اختصاص داشت .

           برجهای درحال احداث در مجاورت ایستگاه اومدا ( اوساکا)

دو - طرح احداث چهار برج عظیم تجاری ، به صورت همزمان پیش بینی شده است . چنین سرمایه گذاری عظیمی به صورت همزمان ، نشانی است از اینکه در این اوضاع رکود اقتصادی جهانی ،  ژاپنِ عبور کرده از زلزله و سونامی ماه مارس ، هنوز آنقدر توانمند هست که بابِ چنین سرمایه گذاری هایی در آن مفتوح باشد و روند گردش پول در رگ های اقتصادش هنوز بسته نشده باشد .  

سه – سازه هر چهار برج  فولادی است و استفاده از این میزان قابل توجه فولاد در چنین طرح بزرگی به دلیل آن است که اصولا در این کشور عمده طراحی ها بر مبنای سازه فولادی صورت می پذیرد و فولاد نسبت به بتن کاربرد بیشتری در امر سازه ، داراست. اما نوعا ذهنیت چنین است که کار با بتن در چنین برج هایی باعث سهولت نسبی امر اجرا شده و اجرایی تر تلقی می شود ؛ حال آنکه با رویکرد مهندسین ژاپنی اینگونه نیست .

چهار - یکی از مهمترین نکات در باب این پروژه ، ساز و کار مدیریتی و چارت تشکیلاتی کار است . در روند احداث این برج ، سه شرکت عظیم مهندسی با هم همکاری و مشارکت دارند . این امر با توجه به سابقه ذهنی ما در همکاری "بزرگ ها" با یکدیگر کاملا مغایر است . همکاری همزمان شرکت های « میتسوبیشی کانستراکشن ( بخش ساختمانی شرکت میتسوبیشی ) ، تاکِ ناکا و همچنین شرکت معروف نیکن سکی » ، یکی دیگر از نمونه های مشارکت جستن شرکت های بزرگ در «اجرای یک طرح بزرگ» است . این امر جای تامل جدی دارد . چه ساز و کاری برقرار است که بزرگان می توانند با هم کار کنند . "دو درویش در گلیمی بخُسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند" را سعدی علیه الرحمه سالها پیش در گلستانش سرود و مختص امروز کشورمان نیست . اما چه شاکله ای برقرار شده که غول ساختمانی تاکِ ناکا ، با شرکت معظم میتسوبیشی به راحتی در یک طرح همراه و همکار می شوند ؟ اینها شاید مهمتر از توضیحاتی است که مدیر تیم طراحی راجع به نرم افزار آنالیز سازه می دهد . اینها را کاش می شد فهمید.

              مدیران پروژه طراحی و اجرا در حال ارایه توضیحات

پنج - بازدید گروه ما از کارگاه یکی از این چهار برج ، یعنی برج A صورت گرفت .

شش – احداث «طبقه صلب» یکی از ویژگیهای برج A است . در طبقه شانزدهم ما بین ستونهای بخش فوقانی سازه با ستونهای بخش زیرین ، هم امتدادی وجود ندارد . یعنی ستونهای ساختمان « در یک راستا » قرار ندارند . لذا مهندس سازه ، این طبقه را به صورت طبقه صلب طراحی نموده و اعضای مهاربند ، هر یک خود یک ستون بزرگ می باشند . کاری هزینه بر و دشوار به لحاظ اجرایی است . اما نوعاً دیده می شود مهندسین محاسب از این نوع نوآوری ها و خلاقیت ها استقبال می نمایند . در خصوص این عدم همراستایی ستونها در گزارش بازدید از برج فستیوال تاور نیز صحبت شده بود ( لینک گزارش).

              طبقه صلب

                                                             تصویری از طبقه صلب 

 

همچنین مهندس سازه در سایر طبقات کوشیده تا با بکارگیری انواع مختلف مهاربند ( از جمله دمپرها ) به بهینه ترین رفتار لرزه ای دست یابد. 

             مهاربندهای دمپری

                                ترکیبی از مهاربند دمپری با مهاربندهای رایج در طراحی سازه ها   

هفت – آقای دکتر ناکاهیرا ( Nakahira )هم در این بازدید همراه با گروه است . او را از اینجا می شناسم که طراح بسیاری از برج های مهم و شناحته شده در منطقه کانسای است .مهندسی است بسیار زبردست . می بینم که بسیار علاقمند تر از من در حال تصویربرداری از جزئیات فنی و اجرایی پروژه است . سلام و علیکی می کنیم . می گوید :« آن برج آن طرفی ، آن برج مجاور ، من طراح آن برج C هستم ». عجب ! طراح برج C هم با ما در این بازدید همراه است و کارهای برج A را ارزیابی می کند !

چند سال پیش آقای دکتر ناکاهیرا ، پارکینگی در میدان سن نومیا شهر کوبه طراحی کرده که بنا به خلاقیتی که به خرج داده توانسته ستونهایش را از لوله های فولادی با قطر بسیار کم ، و ضخامت دال سقف ها را با نیز با  ضخامت کمتر از متعارف  طراحی کند. او با به کاربردن چند نوآوری در این طرح باعث ظرافت خاصی در سازه شده بود. به یاد دارم که سه سال پیش یک بار زمانی که طراحی این پارکینگ را طی پرزنته ای در دانشگاه معرفی می کرد می گفت : « با کارتان باید لذت ببرید و گرنه در کار هیچ گونه خلاقیتی نخواهید داشت  . نگاهتان به کار باید نگاه لذت بردن باشد . خلاقیت جزو لاینفک کار است .» در طی مدت این بازدید ، علاقه اش به تصویربرداری و دقت در جزئیات پروژه ، مرا به یاد آن سخنرانی چند سال قبلش می اندازد.

 

هشت - در مجموع طرح احداث چهار برج تجاری– اداری در ضلع شمالی ایستگاه اومدا که هم اکنون در حال اجراست ، نمادی است از ادامه هدایت صحیح و مدبرانه جریان ثروت ، پس از آنکه یک رکن مهم شهری ( ایستگاه راه آهن ) در جایِ درستِ خودش می نشیند. نشانی است از ادامه جریان توسعه در پیرامون یک مرکز ثقل مهم شهری  «سالها» پس از احداث مرکز ثقل .

 

نه – آخرین نکته ای که مناسب است در خصوص این برج های در دست احداث به آن اشاره شود این است که اگر بخواهیم به این طرح بزرگ از منظر معماری و شهرسازی نگاهی داشته باشیم باید گفت که صدور مجوز ساخت این برج ها از طرف شهرداری با تلقی فعلی ما از موضوع "تراکم" قدری متفاوت است . وارد خیابان که می شویم اولین سوالی که به ذهن می رسد این که در چنین خیابان باریکی آیا این میزان بلندمرتبه سازی صحیح است . اِنگار که سدی بلند در وجه غربی خیابان در حال احداث است . ظاهراً تلقی که امروز ما از فروش تراکم در شهرداری ها داریم با تلقی و انگار موجود در شهرهای بزرگ متفاوت است . در پیش فرض ذهنی خود من هم صدور مجوز ساخت چهار برج در چنین فضای محدودی ، منفی انگاشته می شود . اما اولین چیزی که در دیدن این صحنه به ذهن می رسد این است که نمی شود متولیان امر از چنین امر مهمی غافل بوده باشند . بی شک نگاه به مسئله « ارتفاع» در مرکز شهر (یا به اصطلاح "دان تون" )کلان شهر ها با نگاه فعلی ما قدری متفاوت است . به رغم تصور ذهنی ، پذیرفته شده است که « تجمع » مراکز تجاری « مقتضیاتی »  را ایجاب می کند که متفاوت با مقتضیات عادی و جاری شهرسازی است . در هر حال در این باب باید بیشتر مطالعه کرد و اطلاعات دقیق تری بدست آورد.  اما نکته بسیار مهمی که نباید از نظر فراموش شود مسئله سیستم حمل و نقل در مرکز این نمونه شهرهاست که بر موضوع بلندمرتبه سازی اثر مستقیم دارد. به لحاظ وجود شبکه مترو با پوشش وسیع و قوی ، مسئله ارتفاع و مرتفع سازی باعث قفل شدن سیستم حمل و نقل نشده و لذا این دست ساخت و سازها صورت می پذیرد.

           خیابان محصور در میان برج ها  

                           خیابان ، محصور در میان برج های ساخته شده و در دست ساخت

 


۱- البته در این بحث باید خاطر نشان کرد که عالی ترین نمونۀ مسئله "تجمیع ایستگاه قطار" ، در « ایستگاه توکیو Tokyo Station » متجلی شده و این ایستگاه از این حیث ویژه ترین ایستگاه دنیا محسوب می شود . توکیو استیشن ، مرکزی است که به تمام معنی کلمه توانسته  کلیه خطوط راه آهن این ابرشهر را دربرگرفته و نه تنها مرکزثقل حمل و نقل پایتخت ، که قلب حمل و نقل کشور قرار گیرد . امروزه تجسم دسترسی به هفتاد ، هشتاد هکتار زمین در مرکز شهرهای بزرگ ( در حالی که هر سانتیمتر زمین در این نقاط بسیار گران و ارزشمند است ) تصوّری محال است و مسئله تجمیع ایستگاه، تنها در شرایطی امروز « برای یک شهر» ممکن است که سالها پیش برنامه ریزان به این مهم اندیشیده باشند .  

  نوشته شده در  چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۹/۰۲ساعت ۱۰:۴۵ ق.ظ  توسط محمدرضا اسلامی  | 
 
  POWERED BY BLOGFA.COM