وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
"میهمانی" در ایران زمین
فرهنگ و تاریخ ایران زمین هنوز هم دلبری دارد و در هنگامۀ جلوه گریهای رنگ رنگ تکنولوژی هنوز هم این فرهنگ کهن، دل می رباید .
دوست خوب و برادر عزیزم تاکانوری اکویاما فارغ التحصیل رشته مهندسی عمران دانشگاه کوبه برای ادامه تحصیل در رشته معماری ایرانی دل از شهر پر رونق اوساکا برکند و کار در شرکت ساختمانی دکتر هوجو را رها کرد و پس از اخذ پذیرش از دانشگاه هنر اصفهان با پرواز امارات عازم سرزمین ایران شد.
با تاکانوری اکویاما در لابراتوار سازه های فولادی دانشگاه کوبه آشنا شدم . همچون برادری بود و کمک هایش در ایام ابتدای ورود به سرزمین ژاپن که با همه چیز بیگانه ای و نا آشنا ، بی دریغ بود و مشتاقانه . دوستی عمق گرفت و گفتگو ها نیز هم . دیرگاهی نگذشت که اکویاما به معماری ایرانی علاقمند شد و کتابهایی در این باب مطالعه کرد و این باب یکی از گفتگو های جاری بین ما بود . گفنگویی که شروعش با کتاب هفت رخ فرخ ایران نوشته آقای مهندس رضاییان آغاز شد. کتابی که هفت دوره مهم تمدن ایران زمین را با هنرمندی معرفی کرده و یک نسخه از آن را بنا توصیه مهندس راهنما با خود به ژاپن آورده بودم .
از زمانی که اکویاما اعلام کرد که می خواهد کار در دفتر فنی-مهندسی دکتر هوجو را رها کند و برای ادامه تحصیل به ایران برود حدود یک سال و چند ماه زمان صرف انجام کارهای مربوط به این «هجرت» شد . در طول این مدت اکویاما در نشست ها و گردهمایی های ایرانیان منطقه کانسای شرکت می جست تا با فرهنگ و خلق ایرانی بیشتر آشنا شود . تقریبا بلااستثناء و در همه موارد هر کس از دوستان ایرانی که از تصمیم او مطلع می شد او را نهی می کرد ! که این کار را نکند و کار پردرآمد در اوساکا را با تحصیل در ایران عوض ننماید . منطقۀ شینسای باشی در مرکز شهر اوساکا یکی از پررونق ترین مناطق تجاری جهان است . اما اکویاما تصمیمش را گرفته بود . در طول این مدت کمک های جناب آقای دکتر مسلمی نایینی مدیرکل دانشجویان خارج وزارت علوم و آقای دکتریوسف حجت استاد ارجمند دانشگاه تربیت مدرس در انجام امور مربوط به اخذ پذیرش از دانشگاه هنر اصفهان و سایر مراحل اداری بسیار موثر بود.(۱)
در طول این مدت بنا به توصیه مشفقانه آقای مهندس اسلامی از اکویاما خواستم اگر واقعاً می خواهی برای ادامه تحصیل به ایران بروی یک بار در قالب سفر توریستی به این کشور برو و از نزدیک ارزیابی کن فضا را . شاید که تصویر ذهنی ات را با واقعیت ایران زمین متفاوت یافتی . در اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ اکویاما پس از اخذ ویزا ، سفری به ایران کرد و تهران و اصفهان را از نزدیک دید . ( یادداشتی که همان زمان تحت عنوان "تعطیلات در ژاپن" در این نوشتنگاه منتشر شد (لینک مطلب) ). (۲)
در ژاپن – بر خلاف آمریکا- تغییر محل کار امری بسیار غیر معمول است و عمدتا ژاپنی ها تمام سی سال عمر کاری خود را در یک شرکت یا دانشگاه کار می کنند و همانجا بازنشسته می شوند. سخت ترین کار اکویاما ، جدا شدن از محل کارش بود . شغلی که با توصیه و سفارش مثبت اساتید دانشگاهش حاصل آمده بود را باید ترک می کرد و برای بیشتر اساتید، رفتن برای تحصیل به ایران در ازای از دست دادن چنین شغلی پذیرفتنی نبود . دکتر هیساشی نامبا یک بار در مسیر بازدید از پروژه ای ساختمانی با لحنی -به تعبیر حافظ عتاب آلوده- گفت که "اگر هدف تحصیل در رشته معماری است برود به ایتالیا یا فرانسه...".... اما آنچه که دل برده بود چیز دیگری بود و به تعبیر شاعر "مقصود تویی ، کعبه و بتخانه بهانه ".
یکی از نکات حایز اهمیت هم همین است که این دوست عزیز سفرهای متعددی به کشورهای مختلف از جمله ایتالیا ، فرانسه ، آمریکا ، هند ، ویتنام ، کامبوجیا و ... داشته و پیش از اخذ این تصمیم ، ناآشنا با فضاهای این کشورها نبوده و نیست .
اکنون چند ماهی است که تاکانوری اکویاما در ایران است و دوره آموزش زبان فارسی را در موسسه دهخدا دانشگاه قزوین به پایان رسانیده است . حیرت آور برای من و دیگر دوستان ایرانی مقیم ژاپن زمانهایی است که اوکویاما با اسکایپ یا گوگل تاک تماس می گیرد و به هیچ وجه با ما زبان انگلیسی یا ژاپنی صحبت نمی کند و می کوشد تا تمام مدت گفتگویمان را با زبان فارسی و با آنچه که در موسسه دهخدا آموخته صحبت کند. دوست خوب مشترکمان - مهندس رحیمی نیا- می گفت این بار که با اکویاما اسکایپی صحبت داشتم از خودم خجالت زده شدم . او به اندازه تمام آنچه من در این دو سال و نیم ژاپنی آموخته ام در این مدت چند ماهه فارسی یاد گرفته است!
هر چه هست و هر چه که گذشت اکویاما اکنون چند ماه است که مهمان سرزمین ماست و در خاک ایران زمین . از اعماق قلب برایش امیدوارم که این ایام برایش شیرین بگذرد و فرصت یابد تا با جلوه هایی از فرهنگ ایرانی که شیفته آن بود مانوس گردد .
*******
شیفتگی اکویاما به فرهنگ و هنر کهن ایران زمین همیشه مرا به یاد این غزل مولوی می انداخت
ای خدا از عاشقان خشنود باد عاشقان را عاقبت محمود باد
هر که گوید که خلاصش دِه ز عشق این دعا از آسمان مردود باد!
مَه ، « کم » آید مدتی ، در راهِ عشق آن «کمیّ عشق» ، جمله سود باد!
۱- در همین جا باید مراتب تشکر و سپاس را خدمت این بزرگواران تقدیم داشت .
۲- آن سال پس از سفر اکویاما به ایران مروری داشتیم راجع به اماکن باستانی و دیدنی که بازدید کرده بود. پرسیدم مسجد امام اصفهان ، این معماری با شکوه را هم دیدی؟ گفت نه ! تعمداً بازدید نکردم تا شوقش با من بماند که در سفر بعدی بازدید کنم !
* سایر مطالب مرتبط در این وبلاگ : نوشتار مورخ۲۵/۷/۸۹ تحت عنوان " حافظ " (لینک)
** پی نوشت مورخ اسفندماه ۹۰ : در سفر اخیر به ایران که امکان تجدید دیدار با اکویاما فراهم شد توضیح داد که پس از پایان دوره آموزش زبان فارسی ، نسبت به تغییر دانشگاه اقدام نموده و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ادامه تحصیل در زمینه معماری خواهد پرداخت . حضور در تهران تسهیل کننده ارتباط او با سایر ژاپنی های مقیم ایران شده و شرایط تحصیلی مناسب تری را باعث خواهد گردید.
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |