وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی |
چند کلامی برای بازنشستگی پدرم
آقای مهندس علیرضا اسلامی را نه از آن جهت که به سبب مهر پدر و فرزندی ارادت می ورزم ، بلکه بر این سبب که شخصیت ایشان هماره برایم قله ای دست نیافتنی می نموده ، و این ارادت به بزرگ منشی روح ایشان ، فارغ از ارادت به سبب فرزند و پدری است . امسال ایشان پس از سی و هفت سال کار در حوزه برق وزارت نیرو بازنشسته شدند و برآنم که چند کلامی راجع به بازنشستگی ایشان بنویسم باشد تا هدیتی ناقابل باشد .
آقای اسلامی عزیز در سال ۱۳۴۸ جهت طی دوره مهندسی برق وارد دانشگاه علم و صنعت ایران شده و در سال ۱۳۵۲ فارغ التحصیل شدند . از آن دوران که مقارن بوده با اوج سخنرانی های شورانگیز مرحوم دکتر شریعتی در ارشاد و نشئه شیرین سخنان پرشور آن ایام ، همواره ذکر خاطره ها داشته اند . از سال ۱۳۵۲ که کار را از سازمان آب و برق خوزستان و سپس برق بوشهر شروع نمودند تا بهار امسال ، حوزه های کاری ایشان عمدتا در حوزه مهندسی برق بگذشت و پس از طی مسیرهای کارشناسی ، در سمت هایی چون مدیرعامل برق منطقه ای مازندران (استانهای مازندران و گلستان) ( شش سال) ، مدیرعامل برق برق منطقه ای خراسان (استانهای خراسان شمالی ، رضوی و جنوبی) ( دو سال) ، معاونت بهره برداری برق منطقه ای استان تهران و قائم مقام این شرکت ( پنج سال) ، عضو هیات مدیره و معاون برق منطقه ای استان فارس ( پنج سال) ، معاون برنامه ریزی استانداری فارس (سه سال ) و ... کار کردند . ایشان هماره برایم الگویی بوده اند از آرامش و زیاده نخواهی و احتراز از نمایش و تظاهر . دوری از پر رنگ نمایی کارها ، و احتراز از مصاحبه و سعی بر سکوت و کار . ایمان دارم که اینها در مقام کلام آسان ، و در مقام عمل سخت دشوار است . شهوت شهرت کاری است صعب و دست در پنجه این غول پر تمنای ناآرام زدن کار مردان است . اینها همه از اسباب ارادت من به این عزیز است . بزرگواری که همیشه در متن شلوغی کارها و ازدحام امور ، سخن گفتن با ایشان برای من مایه آرامش و دل روشنی بوده است . طی تمام این سالها در «صنعت» کار کردند ، اما هرگز «صنعتی» - به مفهوم نگاه صنعتی و انسان صنعتی - نشدند و نبودند .
همواره و بارها و بارها می گفتند : دو نوع حرکت در فضای کار داریم . حرکت جهشی و حرکت مستدام و آرام و پیوسته . مهندسی که می خواهد بعد شش هفت سال کار مهندسی، مدیرعامل بشود و کسی که بعد بیست و چند سال کار پیوسته مدیرعامل می شود. تو به دنبال جهشی هستی؟!؟
در طی این سالها دو سفارش را پیوسته و مکرر می گفتند . همراهی با قرآن به صورت روزانه و پیوسته . غافل نشدن از توسعه یادگیری زبان انگلیسی به عنوان مهمترین ابزار رشد علمی .
بزرگترین سرمایه ایشان همواره انس دایم و بی انقطاع با قرآن بوده و هست . و چه تکیه گاه امن و چه حبل متینی است این سرمایه ...
امسال بهار ، ایشان از توانیر و سازمان عریض و طویل برق تهران با همه شلوغی ها و کارهای فشرده اش و خاموشی های تابستانش و مشکلات شبکه برقش و ... بازنشسته شدند . بازنشستگی امری طبیعی است . در همه کشورهای دنیا بر همین منوال است . باید رفت و تازه نفس تر ها بیایند و از تجارب اهل تجربه باید در حوزه های دیگر بهره جست . در آغاز این فصل جدید ، ایشان را ایمان دارم که همچون همیشه چشم روشن و زنده دل و شاداب اند و سرفصلی جدید از افق کار و تلاش را در پیش روی ترسیم دارند . از طرف خود و سایر فرزندان بابت همه این سالهای شلوغ و پرتحرک خدمتشان خسته نباشید عرض کرده و درود و سپاس خود را به محضرشان تقدیم می کنیم .
برای ختام این کلام، و به منظور هدیتی بر آغاز دوران بازنشستگی این عزیز گرانمایه این چند بیت عطار را تقدیم می نمایم. امید که سالهای پیش رو را اگر عمری باشد بتوانم بر مسیر ایشان و در ادامه راه ایشان - به تعبیر شاعر : سربلند و سربه زیر - گامزن باشم انشااله.
آتش عشق تو در جان خوشتر است / جان زعشقت آتش افشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطره ای / تا قیامت مست و حیران خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن / زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
والسلام علی من اتبع الهدی
تیرماه ۱۳۹۰
![]() |
POWERED BY BLOGFA.COM |
![]() |