وبلاگ شخصی محمدرضا اسلامی
 
 

 

مُعلّقِ معانی 

 

و تَحیّتهم فیها سـلام (1) 

 

...و سرانجام بی تابی های این قلم نگذاشت که از برای سخن گفتن با دوستان و عزیزانم به صِرف ارسال نامه یا ایمیل بسنده کرده، آن معانی را که سر در پی من می گذارند "مُعلّـق" رها کنم ، گویی که هر چه این نصیحت مولوی را در گوش قلم خواندم، می ننیوشید:

     ...خاموش که گفت و گو حجاب اند

      از بهرِ مُعلّقِ معانی (2)

 آری این "معلّقِ معانی " با ما می آید و می رود و اگر به این رفت و آمد "معنا" و معانی در درون و ذهن، قالبی ماندگار ندهیم ، سزاوار نیست. 

چه خوب است که پرندۀ معنا، اگر در درون باغ جان ما فرود آید و ساعاتی یا روزهایی را نغمه سرایی کند، باغ جان را ترک نکرده ، خانه گزیند و بماند و بخواند و التذاذ روح از نغمه پردازیهای پرنده معنا ، دائمی باشد.... و این مگر جز با نوشتن و نوشتار و "قلم" میسر است؟ 

   نون و القلمِ و ما یَسطُرون 

پروردگاری که به مواقعِ نُجوم (3) قسم یاد می کند، به قلم و نوشتار نیز سوگند می خورد و این گواهی است بر عظمت "قلم". 

آری پس باید نوشت و نوشت."نویسندگی یک شور عاشقانه است" (4) و "دریغ از آن لحظات که جز با کلمه بگذرد." (5) 

اما سخن گفتن و نوشتن در قالب وبلاگ و سایت،بهره جستن از امکانی است که به یُمن فن آوری در اختیار انسانِ امروز قرار گرفته و البته می بایست بسیار پیش تر به این مهم می پرداختم، اما بهر تقدیر تا به امروز تاخیر شد. 

اما چرا« ارزیابی شتابزده » ؟ 

مرحوم آل احمد زمانی که می خواست تعدادی از مقالات و تحلیل هایش را در حوزه های مختلف در قالب یک کتاب منتشر کند در دیباچه کتاب با آن قلم زیبا و دلنشینش مطلبی قریب به این مضمون نوشت که : 

" استاد ما عباس اقبال در کلاس درس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران می گفت:هر واقعه ای تا صدسال زمان از آن نگذرد قابل تحلیل نیست...و من اگر قرار باشد که صد سال برای تحلیل هر رویدادی صبر کنم که یعنی حق نوشتن را از خودم سلب کرده ام ...و من نمی توانم ننویسم ، که قلم هر روز همراه من است ... پس من نام این "دستنوشته ها "را ارزیابی شتابزده می گذارم.چرا که نوشتن را به بهانۀ "گذر زمان" به تاخیر نینداخته ام ...و لذا "ارزیابی هایی" است که ممکن است "شتابزده" باشد. اینها حرفهای امروزم است که بخاطر نصیحت دکتر عباس اقبال نوشتنشان را به فردا نینداخته ام. "  

 

و من نیز عنوان این دست،نوشته های صفحات این وبلاگ را ارزیابی شتابزده گذاشتم. اول به همان معنی که جلال گفته، که : دریافتها و معانی ممکن است در گذر زمان با ادراک صحیح تر و عمیق تر توام گردند و این نباید توجیهی باشد برای ننوشتن. و دوم به یاد خود جلال، که هر کجا و هر زمان که نفس زد قلم زد. هرگز قلم را زمین نگذاشت و با نوشتن ، زندگی کرد .روح نگرانی که بی تاب و دلواپس ، افق های دوردست فرهنگ چندین دهۀ بعد آب و خاکش را رصد می کرد و در این راه لحظه ای را بی نویسندگی سپری نکرد. روحی که یادش همواره با من است. 

اما در انتخاب آدرس انگلیسی وبلاگ، ناچار به گزینش کلمه ساده تری بودم به جهت بخاطر سپاری و تایپ سهل تر نام وبلاگ توسط  دوستانی که رفت و آمدشان و نظراتشان روشنی چشم و گرمای دل خواهد بود.خط ثُلث را بسیار دوست می دارم که نشانه ای از استقرار کلمه، قوّت دست و نظم فکر خطاط است. "ثلث نویس " را انتخاب کردم وانشااله که انگیزه و یادآوری ای روزانه باشد برایم که قلم نی خطاطی را نیز فراموش نکنم ، که از هزاران کیلومتر فاصله با من همراه آمده است.علاوه بر اینکه نام این خط را ثُلث نهاده اند چون در بسیاری از گردشهای دست خطاط ، ثلثِ قلم نی بر روی کاغذ حرکت می کند و نه شش دانگ نوک قلم !  

مطالبی که در این صفحات خواهد آمد،شاید بیشتر دریافت هایی باشد از حوزه فرهنگ و هنر (خصوصا سینما و ادبیات )، یافته های جدیدم در برخورد با کارهای نوآورانه و جدید در حوزه فنی_مهندسی ( به تعبیر سهراب : فوّاره های هوش بشری ) ، تحلیل هایی از دیده ها و دریافت های شخصی من در خصوص ارتباط متقابل فرهنگی با کشور ژاپن(کشوری که مصرانه سعی دارد در عین حرکت در جهت مدرنیسم،بقایای فرهنگ سنّتی و اخلاق محور گذشته خود را حفظ کند) ،و گاه ذکر خاطراتی از دوران پرخاطره احداث برج میلاد تهران و دوران پرتحرّک فعالیت در طرحهای زیربنایی و عمرانی در استان فارس.... 

در هر حال سعی بر این است که نگاه دائمی به بحث فرهنگ و هنر همواره با من همراه باشد ... . و البته از "سیاست" با وجود علاقمندی، سعی خواهم داشت که تا حدّ امکان ننویسم که این یک کار را امروز بسیاری دیگر، بر آن اهتمام کافی و وافی دارند! امروز پرداختن به آن متاسفانه چنان شده که گاهی حسّ می کنی همه دارند از سیاست می گویند و می شنوند. به جدّ باید کوشید تا "از حرفهای دیگری" گفت و از نگاههای دیگری شنید. 

در این اولین نوشتار ناچار به اطاله کلام شدم اما منبعد سعی بر ایجاز و کوتاه نویسی خواهد بود. 

....در اواخر این زمستان سرد ،در کشور ریشۀ آفتاب (=نیهون=نیپّون= ژاپن日本) لباس این قلم بهاری شد ... تا باد چنین بادا. 

ثلث


 

 1- قرآن کریم،سوره یونس، آیه 10 

 2- مولوی، غزلیات شمس تبریزی، غزل شماره 2729

3- قرآن کریم، سوره واقعه ، آیه 75 

4- فیلمنامه فیلم "پری" ، داریوش مهرجویی 

5- کتاب هبوط در کویر،دکتر علی شریعتی،چاپ دهم، صفحه 514 

  نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۸۷/۱۲/۰۱ساعت ۱۰:۳۳ ب.ظ  توسط محمدرضا اسلامی  | 
 
  POWERED BY BLOGFA.COM